چکیده:
حافظ شیرازی به عنوان شخصیّتی ادبی- عرفانی در جهان عرب مورد توجه ادیبان و شاعران فراوانی قرار گرفته است. استفاده از اصطلاحات عرفانی از قبیل عشق آسمانی، خرقه، می و ... در اشعار شاعران عرب زبان نشاندهنده نفوذ و تاثیر اندیشه حافظ در ادب عربی است. ابراهیم امین شواربی یکی از مترجمانی به حساب میآید که زمینه را برای آشنایی اعراب با دیوان حافظ فراهم کرد. ترجمه غزلیات حافظ از ابراهیم امین شواربی یکی از نمونههای زیبا و شایسته ترجمههای شعر است. شواربی در این راستا، پایه کار خود را ترجمه غزلها به نثر نهاده است. در این مقاله نگارنده بر آن است تا بر اساس شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکردی زبانشناختی، دریافت و تلقی مترجم را مورد نقد و بررسی قرار دهد. برخی نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با وجود تمامی دقتی که شواربی در این کتاب به کار بسته، اما در دریافت معنی و به عبارتی تلقّی وی، لغزشهایی به چشم میخورد. اغلب لغزشها و کژفهمیها در این اثر از عدم توجه به عوامل برونزبانی، کم توجهی به عناصر فرهنگی متن مبدا، ترجمه واژهها بر اساس ساختار زبان عربی و بیدقتی به ایهام نهفته در زبان حافظ ناشی میشود.
خلاصه ماشینی:
بايد اذعان کرد کـه کشـور مصـر در ترجمـه و چـاپ آثـار بزرگان علم و ادب فارسي در ميان کشورهاي عربي پيشگام بوده اسـت ، بـه گونـه اي کـه ترجمه ديوان حافظ که مشتمل بر حدود ٥٠٠ غزل ، چنـد قصـيده ، دو مثنـوي، چنـدين قطعه و تعدادي رباعي است ، از جمله نخستين آثاري به شـمار مـيرود کـه در چاپخانـه سلطنتي در سال ١٨٣٤ ميلادي در قاهره به چاپ رسيد.
در اشعار شاعراني چون البياتي و سيد قطب نشان دهنده نفوذ و تأثير انديشه حـافظ در ادب معاصر عربي است و اين امر باعث آفـرينش مضـمون هـاي نـويني در ادب عربـي معاصـر گرديده است و همچنين آشنايي با انديشه هاي حافظ موجب شد، دروازه هاي جديـدي از احساس و شعور عرفاني بر روي ادب معاصر عرب گشوده شود و شعر برخي شاعران عرب از دنياي مادي و رويکردهاي غربي که در روزگار معاصر حاکم بوده اسـت ، فاصـله بگيـرد (زينيوند، ١٣٩١: ١٣).
ارزش هاي ترجمه شواربي را اينگونه ميتوان برشمرد: شواربي ديوان حافظ چاپ سيد عبدالرحيم خلخالي را پايه و اساس کار قرار داده ، ولي براي اطمينان بيش تر و رسيدن به اين باور که برگردان غـزل درسـت و سـنجيده انجـام شده است ، همواره نسخه هاي قزويني و غني(١٣٢٠ تهران )، نسخه بولاق (١٢٥٦ق مصر)، نسخه بروکهاس (١٨٥٤م لايپزيـک )، سـه نسـخه اسـتانبول (١٢٥٥ق ، ١٢٨٩ق ، ١٢٩٠) و ساير نسخ منقح را نيـز در برابـر ديـدگان خـود داشـته و بجـا از آن هـا بهـره منـد شـده است (همان : ٥٣ -٧٠).