چکیده:
پژوهشهای سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری میباشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونهای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح میشود. پژوهشگران ادبی با ورود نظریه پژوهشهای ادبی جنبههای گوناگون ادبیات را مورد بررسی قرار داده و با بکارگیری آن، آنها را از مقام نظر به عمل آوردهاند. فایده این نوع مطالعات عملی، به کار بستن و انطباق نظریهها با متون ویژه است تا این نظریهها ملموس و عینی شوند. در این پژوهش بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ (1969) که با دیدگاهی ساختارگرایانه طرح شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی هشت نوع هنجار گریزی(واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی) در اشعار ابن حسام پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در سخن وی بیش از سایر هنجارگریزیهاست و هنجارگریزی نحوی، زمانی و واژگانی و آوایی و سبکی و گویشی ترتیب در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند و هنجارگریزی نوشتاری که بیشتر مربوط به شعر نو است، بسامد صفر داشته است.
خلاصه ماشینی:
هنجارگريزي زماني(باستان گرايي) يکي از شگردها و شيوه هاي شاعرانه و به زبان ديگر گريز از هنجار، کاربرد واژه ها و يـا ساخت هايي در شعر است که در زمـان سـرودن شـعر، در زبـان خـود متـداول نيسـت و واحدهايي به شـمار مـيرونـد کـه در گذشـته متـداول بـوده و سـپس مـرده انـد.
به اين نوع هنجارگريزي زماني نيز گفته اند زيرا شاعر ميتوانـد از گونه زماني زبان هنجار بگريزد و صورت هايي را به کار ببرد که بيش تـر در زبـان متـداول بوده اند و امروز واژه ها و ساخت هاي نحوي کهن اند(صفوي، ١٣٧٣: ٥٤).
ابن حسام نيز به گونه هاي مختلف از اين نوع از هنجارگريزي بهره برده است : الف .
ابن حسام نيز مانند ديگر شاعران بنا به ضرورت وزني از هنجارگريزي آوايي بهره برده است و در برخي موارد به منظور ايجاد آرايه هاي بديعي چون جناس به کار بـرده کـه در افزايش موسيقايي شعر او مؤثر بوده است .