چکیده:
رقابت ذیری از موضوعات اصلی و مهم در اقتصاد به شمار میرود که از آن بهعنوان ابزاری برای رشد مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. در این تحقیق رقابتپذیری صنایع مورد پذیرش در بورس اوراق بهادار تهران که بیشتر از 2 بنگاه در بازه زمانی 1395-1386 داشتهاند، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مطالعه رقابت پذیری تحرک معیارهای عملکرد فنی و عملکرد اقتصادی به دو روش مورد بررسی قرار گرفته اند. یکی منحنی سالتر که یک روش کیفی است و دیگری به کارگیری شاخص های تحرک حاصل از زنجیره مارکوف که روشی کمی می باشد. نتایج نشان می دهد که تحرک فنی در صنایع مورد مطالعه بالاتر از تحرک اقتصادی می باشد. همچنین نتایج حاصل از شاخص های تحرک نشان داده اند که تحرک فنی در صنعت رایانه و فعالیت های وابسته به آن و تحرک اقتصادی در صنعت حمل و نقل و ارتباطات نسبت به دیگر صنایع مقدار بیشتری دارند. طبقهبندی JEL: C81 ,D24 ,D21, D41,D22
خلاصه ماشینی:
هم چنين نتايج حاصل از شاخص هاي تحرک نشان داده اند که تحرک فنـي در صـنعت رايانـه و فعاليت هاي وابسته به آن و تحرک اقتصادي در صنعت حمل و نقل و ارتباطات نسبت بـه ديگـر صنايع مقدار بيشتري دارند.
هم چنين تلاش شده است تا خانوده اي از شاخص هاي تحرک اندازه گيري شود و صـنايع با شاخص هاي تحرک مختلف مورد مقايسه قرار گيرد و در نهايت در اين مطالعـه عـلاوه بر روش کمي شاخص هاي تحرک، منحنيهاي سالتر که يک روش ترسيمي ميباشد نيز براي بررسي ميزان تحرک صنايع مورد استفاده قرار گرفته است .
کانتنر و کروگر٤(٢٠٠٤)، با استفاده از شـاخص هـاي کـارايي فنـي و اقتصـادي کـه توسط گروسکي براي تعيين ميزان تغييرات ديفرانسيلي بنگاه ها به کار رفته بود، تحـرک بنگاه هاي توليدي آلمان را با استفاده از منحني سالتر و زنجيره انتقـال مـارکوف بررسـي ميکنند و در نهايت نتيجه ميگيرند که تحرک فني ٥ در ايـن بنگـاه هـا مقـدار بيشـتري نسبت به تحرک اقتصادي ٦ دارد.
Economic Mobility صدرايي و نوح پيشه (١٣٩٥)، به بررسي رقابت پذيري صنايع موجود در بورس اوراق بهادار تهران طـي سـال هـاي ١٣٨٢ الـي ١٣٩٢ از دو منظـر کوتـاه مـدت و بلنـدمـدت ميپردازند.
j=1 در اين تحقيق علاوه بر استفاده از شاخص هاي تحرک که يک روش کمي اسـت ، از روش منحني سالتر به عنوان يک روش کيفي نيز براي بررسي ميزان تحـرک بنگـاه هـاي موجود در صنعت استفاده شده است .
Groski's stylized facts and mobility of large German manufacturing firms, Riview of Industrial Organization, 24, 267-283.