چکیده:
تحولات کالبدی- فضایی با نام بهسازی و نوسازی یا به تعبیری مدرنیزاسیون شهری سبب تغییرات بنیادین در ساخت و پیکرهبندی و بافت تاریخی شهر ایرانی شده است که به نظر میرسد این تغییرات تاثیر قابل ملاحظه ای بر ادراک ساکنان از شهر و منظر شهری داشته است. منطقه 12 به عنوان مرکز تاریخی و محل شکلگیری استخوان بندی شهر، هم از تغییرات ساختاری در درون و هم از تحولات ساختار بیرونی تاثیر پذیرفته و منظر دگرگونهای پیدا کرده است. این مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات مورفولوژی شهر و رابطه آن با ادارک شهروندان بافت تاریخی از منظر شهری انجام شده است. محدوده تحقیق، بافت تاریخی و استخوان بندی شهر در منطقه 12 را تشکیل میدهد. به منظور تحلیل مورفولوژی شهر از رهیافت تئوری چیدمان فضا استفاده و از این طریق به ارزیابی ساخت و پیکرهبندی بافت مورد مطالعه و کل شهر تهران پرداخته شده است. تحلیل پیکرهبندی با ترسیم خطوط محوری در محیط نرم افزار Ucl Depthmap 10 انجام گرفته است. همچنین برای تحلیل ادراک شهروندان از روش پیماشی و پرسشنامه پاسخ بسته با طیف پنج گزینهای لیکرت استفاده شده است. بر این اساس نمونهای 350 نفره به روش تصادفی منظم از جامعه ساکن در منطقه 12 انتخاب شده و مورد پرسش قرار گرفتند. براساس دادههای میدانی معیارهای منظر عینی و ذهنی مورد ارزیابی قرار گرفت و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به صورت فضایی تحلیل شد. در نهایت از تحلیل همبستگی پیرسون برای ارزیابی رابطه میان متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت بصری و ادراکی منظر شهری در محدوده مورد مطالعه رابطه معنادار و مستقیمی با میزان همپیوندی فضاهای شهری دارد و با حرکت به عمق فضا، از میزان خوانایی و ادراک منظر شهری در محدوده مورد مطالعه کاسته میشود. بدین معنی که مدرنیزاسیون و نوسازی و بهسازی بافت تاریخی در بازتولید منظر پیوسته و یکپارچه عاجز بوده است.