چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مولفههای خانواده درمانی شناختی-رفتاری بر تعارض والد-فرزندی و تعارض زناشویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری 86 زوج دارای تعارضهای زناشوئی و تعارض والد-فرزندی مراجعه کننده به واحد مشاوره مرکز صلاح الدین سنندج در سال 1396 بود. با روش نمونهگیری داوطلبانه تعداد 30 خانواده انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شد. گروه آزمایش 16 جلسه گروهی 2 ساعته خانواده درمانی به شیوه شناختی-رفتاری خدایاری فرد، صادقی و عابدینی (1384) را 2 بار در هفته دریافت کرد. پرسشنامههای پژوهش تعارض والد-فرزند فاین، جی مورلند و اندرشوبل 1983و تعارضهای زناشویی ثنایی (1379) در مورد هر دو گروه در سه مرحله اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش مولفههای خانواده درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش تعارض والد-فرزندی (658/69 =F، 0001/0 =P) و تعارضهای زناشویی گروه اثر داشته و این تاثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است. (898/35 =F، 0001/0 =P). نتیجه گیری: از آنجا که خانواده درمانی شناختی-رفتاری با به چالش کشیدن و اصلاح اندیشهها و افکار، قواعد ذهنی، ادراکات و نیز با خودگوییهایی که مولد تعارض و الگوهای مراودهای بدکارکردی در بین اعضای خانواده است؛ میتواند تغییرات درمانی لازم را در خانواده ایجاد کند؛ بنابراین میتوان از آن بهعنوان روش مداخلهای موثر در کاهش تعارض زناشویی و تعارض والد-فرزندی استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر تعارض والد-فرزندي و تعارض زناشويي 3 محمود گودرزي ١، فاطمه شيري ٢* و بختيار محمودي ١.
دانشجوي دکتري مشاوره ، واحد سنندج ، دانشگاه آزاد اسلامي، سنندج ، ايران چکيده هدف : هدف پژوهش تعيين اثربخشي آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر تعارض والد- فرزندي و تعارض زناشويي بود.
يافته ها: نتايج نشان داد آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر کاهش تعارض والد-فرزندي (٦٩/٦٥٨ =F، ٠/٠٠٠١ =P) و تعارض هاي زناشويي گروه اثر داشته و اين تاثير در دوره پيگيري پايدار مانده است .
نتيجه گيري: از آنجا که خانواده درماني شناختي-رفتاري با به چالش کشيدن و اصلاح انديشه ها و افکار، قواعد ذهني، ادراکات و نيز با خودگوييهايي که مولد تعارض و الگوهاي مراوده اي بدکارکردي در بين اعضاي خانواده است ؛ ميتواند تغييرات درماني لازم را در خانواده ايجاد کند؛ بنابراين ميتوان از آن به عنوان روش مداخله اي مؤثر در کاهش تعارض زناشويي و تعارض والد-فرزندي استفاده کرد.
١. آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر کاهش تعارض هاي والد-فرزندي مؤثر است و اين تأثير در مرحله پيگيري پايدار ميماند.
٢. آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر کاهش تعارض هاي زناشويي مؤثر است و اين تأثير در مرحله پيگيري پايدار ميماند.
بنابراين ميتوان گفت که آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني شناختي-رفتاري بر تعارض والد-فرزندي اثر داشته و آن را کاهش داده و با توجه به ميزان مجذور اتا اين مقدار حدود ٣٥ درصد است .
بحث و نتيجه گيري نتايج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مؤلفه هاي خانواده درماني به شيوه شناختي-رفتاري توانسته است در گروه آزمايش باعت کاهش تعارض والد-فرزندي و تعارض زناشويي درمرحله پس آزمون و مرحله پيگيري شود.