چکیده:
مناسبات ایران صفوی با هند گورکانی یکی از دوره های پر افت و خیز در تاریخ روابط خارجی دو کشور ایران و هند است. تحرکات ازبکان شیبانی به عنوان دشمن مشترک گورکانیان و صفویان، از عوامل موثر بر تنظیم روابط خارجی ایران و هند بود و وجود این تهدید مشترک مرزی، سبب نزدیکی روابط آنان شد. فعالیت نظامی گسترده دولت عثمانی در غرب ایران نیز صفویان را بر آن می داشت تا برای آرام نگه داشتن مرزهای شرقی به دنبال حسن روابط با دولت گورکانی باشند. گذشته از تحولات سیاسی، پیوند دیرینه ایرانیان و هندیان و اشتراکات فرهنگی متعدد موجب پیوند نزدیک میان شاهان صفوی و سلاطین گورکانی شد. در روابط صفویان و گورکانیان مانند هر مناسبات دو جانبه دیگر، عوامل تنش زا نیز وجود داشت. حکومت های محلی منطقه دکن که برخی از آنان شیعی مذهب بودند، همواره از حمایت دربار صفوی برخوردار می شدند و دولت گورکانی با ادعای مالکیت بر دکن، از توسعه روابط میان سلسله های محلی و دولت ایران ناخشنود بود. گرچه مساله حکومت های محلی دکن برای صفویان ارزش خاصی داشت، اما مهم ترین عامل موثر بر تیرگی روابط ایران و هند گورکانی، مساله قندهار بود و این موضوع، چندین بار به واکنش نظامی منجر شد. در پژوهش حاضر، با تکیه بر روش تاریخی، عوامل موثر بر روابط صفویان ایران و گورکانیان هند شناسایی و تشریح شده است.
خلاصه ماشینی:
گرچه مسأله حکومت های محلی دکن برای صفویان ارزش خاصی داشت ، اما مهم ترین عامل مؤثر بر تیرگی روابط ایران و هند گورکانی ، مسألۀ قندهار بود و این موضوع ، چندین بار به واکنش نظامی منجر شد.
تمایل حکومت های دکن به تشیع ، زمینه ساز و انگیزه ای برای آغاز و بهبود روابط خارجی میان آنان و دولت صفوی بود: برهان شاه حاکم سلسلۀ نظام شاهیان ، مذهب تشیع امامی را در احمدنگر رسمی کرد و خطبه را از نام خلفای نخستین به نام امامان شیعۀ اثنی عشری تغییر داد (هندوشاه استرآبادی ، ١٣٨٨: ٢٥٦/٢).
با حل مشکل ازبکان در دورة شاه عباس اول و انعقاد پیمان نامه های صلح میان ایران و عثمانی ، نیاز جدی صفویان به گورکانیان کاهش یافت و بنابراین ، دربار صفوی برای کمک به پناهندگان سیاسی هندی اقدام جدی نکرد: محمد اکبر فرزند اورنگ زیب که علیه پدرش سر به شورش برداشته و خود را شاه خوانده بود، در سال ١٠٩٢ق .
به همین سبب است که برخی معاصران صفویان و گورکانیان با نفی جنبه های سیاسی و نظامی از مسأله پناهندگی ، عامل اصلی حمایت دربار صفوی از پناهندگان گورکانی را کاملا اقتصادی و با تمایل ایران به نفوذ در قندهار و اعمال حاکمیت بر این شهر مرتبط می دانند (اورلئاریوس ، ١٣٦٩: ٥١٩/٢).
تا زمان شاه عباس اول ، پناهندگان سیاسی گورکانی همواره از حمایت نظامی دربار صفوی برخوردار می شدند، زیرا ایران در صدد بود تا از دولت هند برای مقابله با ازبکان استفاده کند.