چکیده:
ترجمه کلمن بارکس از آثار مولانا بیشترین سهم را در محبوبیت این آثار به ویژه در میان مخاطبان عام آمریکایی داشته است. از این رو، بررسی کیفیت بازنمایی آثار مولانا در زبان و فرهنگ مقصد از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان، رویکرد مترجم نسبت به سپهر گفتمان یک اثر ادبی در ارتباط با سپهر گفتمان مخاطب مقصد، نقش مهمی در چگونگی بازنمایی تصویر آن اثر و نیز رد یا پذیرش آن در جامعه مقصد دارد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله میپردازد که عناصر سپهر گفتمان اشعار مثنوی چگونه ترجمه شدهاند و شیوه ترجمه این عناصر چه تاثیری بر عناصر بوطیقایی این اشعار داشته است. بررسی و تحلیل ترجمه بارکس از یک بخش از دفتر اول مثنوی نشان میدهد که بارکس بخش عمدهای از عناصر سپهر گفتمان اشعار را حذف کرده یا از بافت قرآنی، اسلامی و عرفانی آن خارج ساخته است و در برخی موارد با تلفیق مفاهیم تائوئیسم، سپهر گفتمان اشعار را به کلی تغییر داده است. همچنین، رویکرد بارکس نسبت به عناصر سپهر گفتمان موجب حذف برخی از عناصر بوطیقایی و تغییر محتوای برخی دیگر شده است. شیوه بارکس در ترجمه عناصر سپهر گفتمان را میتوان در راستای تطبیق دادن این عناصر با تفکر عصر جدید و نیازهای معنوی طیف وسیعی از مخاطبان آمریکایی تفسیر نمود.
خلاصه ماشینی:
بنــابراین ، پــژوهش حاضـر بــه بررســی ایــن مســئله می پــردازد کــه عناصــر ســپهر گفتمــان اشــعار مثنــوی چگونــه ترجمــه شــده اند و شــیوة ترجمۀ این عناصر چه تأثیری بـر عناصـر بوطیقـایی ایـن اشـعار داشـته اسـت .
بررسـی و تحلیـل ترجمـۀ بـارکس از یـک بخـش از دفتـر اول مثنـوی نشـان می دهـد کـه بـارکس بخــش عمــده ای از عناصــر ســپهر گفتمــان اشــعار را حــذف کــرده یــا از بافــت قرآنــی ، اســلامی و عرفــانی آن خــارج ســاخته اســت و در برخــی مــوارد بــا تلفیــق مفــاهیم تائوئیسم ، سپهر گفتمـان اشـعار را بـه کلـی تغییـر داده اسـت .
در ترجمــۀ این بیت ها نیـز گفتمـان بـارکس تغییـر کـرده اسـت و بـا توجـه بـه بنـد قبلـی ، از ترجمـۀ او می توان ایـن طـور برداشـت کـرد کـه شـاعر از آب کـوهی کـه بالـاتر از آسـیا جریـان دارد و در زیر زمـین بـدون صـدا و تکـرار حرکـت می کنـد می خواهـد کـه منشـأ آن کلـام بی حـرف و فضای پهنـاور را بـه مـا نشـان دهـد.
مسلما تغییر سپهر گفتمـان اشـعار مثنـوی در ترجمـۀ بـارکس بـا سـپهر گفتمـان مخاطـب آمریکایی و در واقع نوع نگرش مـردم آمریکـا بـه دیـن و عرفـان در ارتبـاط اسـت ، چـرا کـه آثـار بـارکس در ایـن جامعـه بـا اسـتقبال چشـمگیری بـه ویژه از سـوی عامـۀ مـردم مواجـه شــده اســت .
بــارکس در نهایــت تصــویری از مولانــا و اشــعار مثنــوی بــه نمــایش گذاشــته اســت کــه به هیچ وجه نشـان نمی دهـد مولانـا عـارف و حکـیم مسـلمانی بـوده کـه اندیشـه های عرفـانی او ریشه در عشق الهی و انس او با قرآن و اسلام دارند.