چکیده:
در قرن 21 اهمیت پای بندی رهبران کارآفرین به اخلاق کسب وکار به دلیل وقوع رسواییهای اقتصادی اخیر، همچون انرون و پارمالات بیشتر شده است. نظر به نقش کنونی کارآفرینان در ایجاد اشتغال و تولید محصولات نوآورانه و ضرورت درک ماهیت رسواییهای مذکور، پژوهش کیفی حاضر با روش تحلیل مضمون به کنکاش در ماهیت پایبندی رهبران کارآفرین ایرانی به اخلاق کسبوکار میپردازد. مولفان تلاش کردند تا تجربیات مشارکتکنندگان را در "دوراهههای" اخلاقی کسبوکاری بررسی نموده و التزام آنان به اصول اخلاقی را مورد تحلیل قرار دهند. جامعه پژوهشی منتخب، "رهبران کارآفرین" اقتصادی ایرانی بودند که به کمک معیارهایی همچون مالکیت کسبوکار تثبیتشده، نوآوری مکرر و مالکیت برند شناسایی شدند. نمونههای نهایی نیز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و دادههای میدانی طی دوازده مصاحبه عمیق و واقعهمحور جمعآوری شد. تحلیل دادهها نیز به شیوه تحلیل مضمون (استخراج شواهد مرتبط، کدگذاری اولیه و احصاء مضمون مشترک) صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پایبندی مشارکتکنندگان به اخلاق کسبوکار صور سهگانه متمایزی دارند که مولفان پیشنهاد میکنند سنخ شناسی التزام حداقلی به اخلاق کسبوکار (قانونگرایی)، التزام میانه (بازار گرایی) و التزام حداکثری (وظیفه گرایی) را به این پدیده نسبت دهیم.
خلاصه ماشینی:
1 Business ethics التزام به اخلاق در کسب وکار یکی از دغدغه های اندیشمندان بـوده (١٩٨٧ ,De George) و از جوانب گوناگون مورد مداقه قرارگرفته اسـت ( ;٢٠١١ ,Kramer &Porter ;٢٠٠٥ ,Ghoshal ١٩٩٧ ,Sen).
تاملات و شواهد فوق حاکی از عدم پای بنـدی فعـالان و رهبـران کسـب وکـار بـه اخـلاق کسب وکار است ؛ افرادی که اندیشمندان ، رفتار سازمان هـا را نشـئت گرفتـه از شخصـیت آنـان (مدیران رده بالا١) میدانند (١٩٨٤ ,Mason &Hambrick ) و کارکنان رفتار آنان را سرمشق خود قرار میدهند .
اندیشمندان مناسب ترین مفهوم پردازی از التزام را تعریف آن به مثابه یک پیوند٧ دانسته ( ,Klein ٢٠٠٩ ,Cooper &Molloy, ) و معتقدند این مفهوم پردازی بایستی به صورت رفتار سازوار (اصرار 1 Ethics این واژه گاه مترادف با اخلاقیات -morality (اصول اخلاقی فرد) نیز به کار می رود؛ اما در اصطلاح business ethics منظور از ethics اشاره به اصول اخلاقی حاکم بر فعالان کسب و کار یک گروه است (٤ ,٢٠١٥ ,Ferrell &Ferrell ).
مفهوم پردازی از التزام به صورت رفتار سـازوار بـا مقتضـیات پـژوهش هـای مـرتبط بـا رشـد اخلاقی تناسب دارد (٢٠٠٨ ,Helgeson &Kurpis, Beqiri, )؛ لذا نگارنـدگان ، التـزام بـه اخـلاق کسب وکار را التزامی رفتاری (کنشی) میدانند کـه مـیتـوان بـرای آن یـک هـدف /موجودیت ضمنی یا صریح نیز متصور بود (٢٠٠١ ,Herscovitch &Meyer ).
روش شناسی رویکرد معرفت شناختی پژوهش حاضر تفسیری بـوده ، ازنظـر هـدف کـاربردی و ازلحـاظ گـردآوری داده هـا، کیفـی (تحلیـل مضـمون ) اسـت ؛ چراکـه در حـوزه اخـلاق کسـب وکـار پژوهش های کیفی اهمیت بـالایی دارنـد (٢٠١٦ ,Park &Lehnert, Craft, Singh, ).