چکیده:
مطالعات تطبیقی یکی از روشهای مقبول تحقیق در علوم انسانی بهشمار میآید که طی آنها، محقق با مقایسة دو پدیده یا دیدگاه با یکدیگر و بررسی وجوه تشابه و تفاوت آنها، شناخت عمیقتری نسبت به آنها پیدا میکند. محققان تاریخ برای بررسی علل رویش و فراز و فرود تمدنها، از مقایسة تمدنها بایکدیگر استفاده میکنند؛ یا با تطبیق تاریخ بر زمانة خود، شناخت خویش را از زمانة خود عمق میبخشند. ولی شاید بعضی از محققان از مطالعات تطبیقی در تاریخ، به علت برخی دشواریها، همچون گرفتار آمدن در دام تطبیقهای ناروا پرهیز کنند و حتی آن را غیرممکن و غیرعلمی تلقی نمایند. در این پژوهش، بعد از بیان دلایل امکان تطبیق تاریخی، دو دیدگاه افراطی و تفریطی موجود در خصوص تطبیق تاریخی، نقد گردیده است، و اموری همچون شناسایی شباهتها و عبور از شباهتهای ظاهری به شباهتهای باطنی، ارزیابی عدم تاثیر وجوه تمایز در وجوه تشابه، بهرهوری از قالبهای فراگیر به عنوان معیار و روش علمی تطبیق تاریخی معتبر مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
حال پرسش این است که سازوکار عبرتگیری از تاریخ چگونه است؟ آیا عبرتهای تاریخی در کتابهای تاریخ وجود دارد و خوانندة تاریخ با مطالعه به آن پی میبرد؟ یا عبرت محصول مطالعات تاریخی است که بعد از فعل و انفعالات خاصی برای خوانندة تاریخ حاصل میشود؟ بیتردید، عبرت تاریخی در متن تاریخ بیان نمیشود؛ زیرا بسیاری از مورخان و کتابهای تاریخ تنها به نقل و تحلیل حوادث گذشته میپردازند و هرگز سخن از عبرت به میان نمیآورند، و این خوانندة تاریخ است که در هنگام مطالعة تاریخ یا پس از آن، ذهنش تاریخی میشود؛ یعنی مستغرق در تاریخ میشود؛ چنانکه گویا یکی از افرادی شده که در داستان مورد مطالعهاش حضور داشته است، سپس افراد و زمانة مورد مطالعهاش را با افراد و زمانة خویش مقایسه میکند، و شباهتهای خود و زمانة خود با فرد یا زمانة گذشته را میسنجد، و با ارزیابی و مقایسة عناصر مؤثر در رخدادهای گذشته به نقش عناصر مشابه آنها در زمانة خودش پی میبرد.
وقتی موضعگیری شخصیتی از شخصیتهای امروز با رجلی از رجال صدر اسلام مقایسه میشود باید وجه شباهت در مقایسه، دقیقا روشن شود، تا صحت و سقم تطبیق و منصفانه یا غیرمنصفانه بودنش قابل نقد و بررسی باشد، و تشبیه از ابهام بیرون آمده، اثباتپذیر گردد؛ مثلا اگر اشخاصی شبیه طلحه و زبیر و سعدبن ابیوقاص معرفی میشوند، باید دقیقا روشن شود در چه جهت، آنها با هم شباهت دارند؛ آیا در ثروتاندوزی و اشرافیگری شبیه یکدیگرند؟ یا در پیمانشکنی با ولی امر مسلمانان و برپایی جنگ بر ضد ولایت؟ یا گرویدن به تساهل و تسامح دینی؟ در صورت روشن شدن وجه شبه و زاویه مقایسه، میزان دقت و درستی یا نادرستی این مقایسه روشن خواهد شد و در صورت، درستی تطبیق جایی برای انکار ـ یا تغافل ـ باقی نمیگذارد و زمینة عبرتآموزی از تاریخ مهیا میگردد.