چکیده:
هدف از تشکیل حکومت دینی در اسلام، فراهمآوردن شرایط و زمینههای مناسب تربیتی برای رسیدن انسان به کمال است. اصلاح هر جامعه از اصلاح فرهنگی آن آغاز میشود. مهمترین وظیفه فرهنگ، تربیت انسان است که رسانههای جمعی بهطور عموم بهعنوان مهمترین کانالهای فرهنگساز و هدایتگر فرهنگ جامعه نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند. از ابزارهای فرهنگی که در اختیار حکومت است و تأثیر بسیاری بر مهندسی ذهن و مدیریت افکار عمومی دارد و زمینهساز تربیت انسانها میشود، رسانه بهطور اعم و سینما بهطور اخص است. بدینترتیب، یکی از وظایف حکومت، استفاده از ابزار سینما برای هدایت افراد در جهت مطلوب است. هدف این پژوهش آن است که از طریق روش تحلیل محتوای کمی و کیفی فیلمهای سینمایی به بررسی این موضوع بپردازد که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان حکومت دینی تا چهحد توانسته است از ابزار سینما برای فراهمآوردن شرایط تربیتی و جهتدهی به افکار مردم بهره برد. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران آنچنانکه باید در استفاده از این ابزار در جهت تحقق تربیت دینی افراد موفق نبوده است. استفاده از ارزشهای دینی در سینما بسیار اندک است و حتی فیلمهایی هم که موضوع اصلی آنها به دین اختصاص دارد، در واقع در انتخاب موضوع و نیز پرداختن به آن بسیار ساده کار کردهاند.
The purpose of instituting a religious state in Islam is laying down the appropriate edifying conditions and situations for humans reaching the perfection. The reform of every society begins with its cultural reform. The most essential duty of culture is cultivating the human and mass media generally as the most important channels of culture-building and guidance of culture of the society, play a vital role. One of the cultural devices, which is under control of the state and has an important effect on engineering of the mind and managing of public opinion and is a stage setter for edification of people, is the media in general and cinema in particular. Hence, one of state's obligations is utilizing the cinema device for guiding people to the desired direction. The aim of this research is to examine to what extent the Islamic Republic of Iran, as a devout state, has been able to make use of the cinema device for laying down edifying conditions and directing public opinion. The research findings illustrate that the Islamic Republic of Iran hasnt been so successful in using this device in realizing religious edification of the people. Presence of devout values in cinema is scarce. In fact, even movies, which their main themes are dedicated to religion, in choosing subject matter and also in dealing with it, have worked so simply.
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش آن است که از طریق روش تحلیل محتوای کمی و کیفی فیلمهای سینمایی به بررسی این موضوع بپردازد که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان حکومت دینی تا چهحد توانسته است از ابزار سینما برای فراهمآوردن شرایط تربیتی و جهتدهی به افکار مردم بهره برد.
جدول (6-4) میزان بهرهبرداری حکومت جمهوری اسلامی ایران از ابزار سینما در جهت تربیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابر آمار جدول (6-4)، مشخص گردیده، گفتارهای مذهبی بهکار رفته در این سه دهه به ترتیب 15، 11 و 7 درصد هستند که آنها هم تنها به سلام و خداحافظی و در موارد بسیار اندک به جملات مذهبی تقلیل یافته است.
عوامل و زمینههای تحول در گرایش به ارزشها در سینما جدول (7-4) میزان بهرهبرداری حکومت جمهوری اسلامی ایران از ابزار سینما در جهت تربیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطورکه در نمودار بالا مشخص است، شاهد تحول در گرایش به ارزشهای دینی در سینما هستیم؛ بهگونهایکه این گرایش هر چه به دهه هشتاد نزدیکتر میشود، سیر نزولی داشته که خود میتواند معلول عوامل گوناگونی مانند: اولویتها و سیاستهای دولتهای حاکم در هر دوره، جهانیشدن و گسترش استفاده از شبکههای ماهوارهای، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، عدم سیاستگذاری مناسب و فقدان استراتژی مناسب فرهنگی درباره سینما باشد که در ادامه به تشریح هر کدام میپردازیم.
نتیجهگیری در این پژوهش بر آن بودیم تا از راه تحلیل محتوای فیلمهای سینمایی به بررسی این مسئله بپردازیم که جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازه توانسته از ابزار سینما در تربیت افراد استفاده کند و ارزشهای دینی در سینما چه جایگاهی دارد.