چکیده:
ادبیات گستردهای در رابطه با اقتصاد دانش بنیان و پیچیدگی اقتصادی ارائه شده است، ولی تاکنون یک الگوی فراگیر از راهبردهای موثر در تحقق پیچیدگی اقتصادی و ارتباط بین آنها ارائه نشده است. لذا در این تحقیق در گام اول با انجام مصاحبه عمیق با 18 نفر از خبرگان، و بکارگیری روش داده بنیان و انجام مراحل سه گانه کدگذاری، 9 راهبرد موثر در تحقق پیچیدگی اقتصادی شناسایی گردید. در گام بعد با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی تحت عنوان الگوسازی ساختاری تفسیری روابط بین راهبردها، و سطح بندی آنها به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفت. این رویکرد، افراد و گروهها را قادر میسازد تا روابط پیچیده بین تعداد زیادی از عناصر را در یک موقعیت پیچیده، ترسیم نمایند؛ و به عنوان ابزاری برای نظم بخشیدن و جهت دادن به پیچیدگی روابط بین متغیرها عمل میکند. با استفاده از این تکنیک و پرسشنامه، راهبردها در 4 سطح، طبقهبندی شدند. براساس نتایج تحقیق، راهبردهای آیندهپژوهی و آیندهنگاری مبتنی بر پیچیدگی اقتصادی، الگوبرداری هدفمند و هوشمندانه و آمایش سرزمینی ظرفیتهای توسعه، در ریشهایترین لایه قرار گرفتند.
An extensive literature has been presented on the knowledge-based economy and economic complexity, but no comprehensive pattern has been presented so far on the effective strategies for the realization of economic complexity and the relationships between them. In this research, in the first stage, by conducting a deep interview with 18 experts, and using the grounded theory method, nine effective strategies were identified in the realization of economic complexity. In the next stage, the relationships between the strategies and their leveling were analyzed in an integrated approach using an analytical methodology known as interpretive structural modeling (ISM). The ISM approach enables people and groups to draw the complex relationships between a large number of elements in a complex situation, and functions as a tool for regulation and orientation of the complexity in the relationships among variables. The strategies were classified at four levels using the ISM technique and a questionnaire. Based on the research results, future studies and foresight based on economic complexity smartly targeted modeling, and spatial planning of development capacities were the strategies placed in the roots of the layer.
خلاصه ماشینی:
مطالب بيان شده، سوال اصلي که مطرح ميشود اين است که ، چه اقدامات و راهبردهايي جهت حرکت در مسير تحقق پيچيدگي اقتصادي، بايد مدنظر سياست گذاران، برنامه ريزان و فعالان بخش هاي حاکميتي و خصوصي قرار گيرند؟ همچنين نحوه ارتباط و اهميت اين راهبردها نسبت به هم چگونه است ؟ با توجه به مطالب عنوان شده، در مقاله حاضر، ابتدا ضمن مروري کوتاه بر رويکرد پيچيدگي اقتصادي، به بررسي پيشينه تحقيقات انجام گرفته در اين عرصه خواهيم پرداخت .
از آنجايي کـه ايـن روش داراي برتـري چشـمگيري نسـبت بـه روشهـاي ديگـر در توصـيف دلايل اختلاف رشـد اقتصـادي کشـورهاي مختلـف از منظر دانش و مهارت بـود، در نتيجـه از اقبـال خـوبي برخوردار گرديد؛ به نحوي که آنها بر آن شدند تـا در سال 1 Product Space 2 Economic Complexity 3 Hidalgo et al.
براي انجام الگوسازي به روش ساختاري تفسيري 3 Mandal and Deshmukh بايد از مراحل زير تبعيت نمود (احمد و سيديکويي ٤، ٢٠١٦): ١- شناسايي متغيرهاي مرتبط با مسأله در يک زمينه مشخص ؛ ٢- ماتريس خودتعاملي ساختاري تا بتوان متغيرهاي مسئله را به صورت زوجي بررسي کرد؛ ٣- تشکيل ماتريس دسترسي اوليه : در اين مرحله ماتريس خودتعاملي به ماتريسي بولي تبديل ميشود؛ ٤- تشکيل ماتريس دسترسي نهايي: تا بتوان لايه هاي مختلف الگو را از روي آن تشخيص داده، و ضريب وابستگي و نفوذ هر متغير را بررسي نمود؛ ٥- سطح بندي متغيرها: در اين مرحله ماتريس دسترسي نهايي به سطوح مختلفي تقسيم ميشود.