چکیده:
ارزشمندی و آوازة کتاب شریف نهجالبلاغه از سویی به سبب سخنان پرمغز و زیبا و حیات آفرین امیرالمؤمنین علی و از سوی دیگر مرهون گزینش و چینش هنرمندانه سید رضی مؤلف حکیم آن است. مقدمه مؤلف بر کتاب به خوبی سبک هنری، انگیزه و نوع نگاه او را بازگو مینماید. از آنجا که رویکرد غالب او در کتاب، نمودبخشی هنرمندانه به زیباییهای سخنان علی است، لذا تقسیم آگاهانه به سه نوع از سخن، در کنار بهرهگیری از انواع دیگر سخن نیز جهتدار است. گزیدهنگاری، به میان نکشیدن سخن از سند و تکرارپذیریِ سخنان بخشی از سبک هنری اوست که هدفمندانه انجام شده و در ماندگاری کتاب نقشی بسزا داشته و نه تنها نقاط ضعف کتاب نیست، بلکه از امتیازات آن میباشد. در این پژوهش، سعی شده بین آنچه در ساختار کتاب یافت شده با مقدمه آن، مطابقت داده شود و به برخی از نگرههای انتقادی که در فریقین نسبت به آن مطرح شده، پاسخ گفته شود.
خلاصه ماشینی:
انگیزه مؤلّف و هویت نمایی انگیزه تألیف واکاوی و تحلیل انگیزش مؤلف در تدوین «نهجالبلاغه» موارد ذیل را مینمایاند: الف) تقاضای دوستان حکیم رضی( پس از گزارش جریان نگارش کتاب «خصائص الائمه(» (کتاب خصائص الائمه تألیف شریف رضی در سال 1406 ق با تحقیق محمد هادی امینی از سوی انتشارات آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است) و ناتمام ماندن آن و به نگارش در آمدن تنها بخش مربوط به امیرالمؤمنین علی(، ابتدا نظر برخی از (اصدقاء و اخوان) که این بخش را دیده بودند، چنین بازگو میکند: «برخی از دوستان آن را از جنبههای گوناگون جالب و شگفتانگیز دانستند و از من خواستند کتابی تألیف کنم که سخنان برگزیدة امیرمؤمنان( در جمیع فنون و بخشهای مختلف، از خطبهها، نامهها، مواعظ و ادب در آن گرد آید؛ زیرا میدانستند این کتاب متضمن شگفتیهای بلاغت و نمونههای ارزنده فصاحت و جواهر سخنان عرب و نکات درخشان در سخنان دینی و دنیوی خواهد بود که در هیچ کتابی جمعآوری نشده و در هیچ نوشتهای تمام جوانب آن گردآوری نگردیده؛ چه امیرمؤمنان( منشأ فصاحت است و منبع بلاغت و پدیدآورنده آن.
از سوی دیگر، میتوان سبب را چنین بر شمرد که تعداد سخنان رسیده از حضرت امیر( براساس این سه شیوه بر سایر روشها چیرگی داشته است؛ به همین دلیل سید رضی( سایر اقسام سخن را نیز در کتاب خویش ذکر میکند، اما به صورت پیوست و الحاق به یکی از این سه قالبِ غالب و اصلی، پس نتیجه شایسته این است که بر آن باشیم او خطبه، نامه و کلام را از هم باز میشناسد و با ویژگیهای ساختاری هریک آشناست و الحاقات را آگاهانه در ضمن یکی از سه باب کتابش قرار داده است؛ لذا خود اینگونه گفته است: «چه بسا در میان آنچه گزیدهام، فصول غیر منظم و سخنان جالب غیر مرتبی آمده است» (همان).