چکیده:
این مطالعه با هدف تعیین قدرت انحصاری 22 صنعت غذایی از 136 رشته فعالیت صنایع کارخانهای ایران در سطح کدهای آیسیک چهاررقمی و بررسی جایگاه صنایع غذایی از نظر پراکندگی قدرت بازار بین 23 رشته فعالیت در سطح کدهای دو رقمی آیسیک انجام گرفت. همچنین رویکرد غیرساختاری و پارامتریک، لو و یو برای برآورد قدرت انحصاری صنایع استفاده شد. بر اساس نتایج مطالعه، 73 درصد صنایع غذایی، قدرت انحصاری بیش از 10 درصد داشتند. صنایع تولید نان و انواع نوشیدنیها از بیشترین قدرت انحصاری برخوردار بودند، در حالی که صنایعی مانند آمادهسازی و آرد کردن غلات و حبوبات؛ کشتار دام و طیور؛ تولید فراوردهای لبنی؛ بستهبندی و درجهبندی پسته؛ تولید روغنهای نباتی و عملآوری گوشت و فرآوردهای آن، رفتاری رقابتی داشتهاند. در مجموع، 87 درصد صنایع ایران قدرت انحصاری و رفتاری غیررقابتی دارند. همچنین صنایع به طور متوسط دارای بازدهی کاهنده نسبت به مقیاس هستند و جایگاه صنایع غذایی از نظر نابرابری قدرت بازار رتبه دوازدهم در بین 23 صنعت با کد دو رقمی است. بنابراین، استفاده از ظرفیتهای بالقوه در برخی از صنایع مانند تولید آرد، با آزادسازی صادرات محصولات - به شرط نبود یارانه مواد اولیه- مفید خواهد بود. همچنین در خصوص صنایع کشتار دام و طیور این سیاست راهگشاست. به منظور افزایش رقابت در سایر صنایع، یکی از راهکارها کاهش و منطقی نمودن تعرفههای وارداتی با هدف بهبود رقابت در تولید این محصولات است.
خلاصه ماشینی:
اگرچه درجه انحصار یک منبع بالقوه اخلال در نتایج خوب رقابت است اما پراکندگی و توزیع نامتقارن قدرت انحصاری یا قدرت بازار در بین صنایع نیز می تواند عاملی برای بروز اختلال بازارها باشد و موجب تخصیص نامناسب منابع کمیاب گردد.
New Empirical Industrial Organization 197 برای ایران شکاف بین قیمت و هزینه نهایی دلالت بر آن دارد که در تمامی صنایع قیمت بالاتر از هزینه نهایی بوده است .
اما در برخی از صنایع ، این نسبت بسیار بالا و در برخی اندک است به طوری که بر مبنای شاخص لرنر حدود ٥٠ درصد صنایع دارای قدرت انحصاری بوده و توانسته اند شکاف معنی دار بین قیمت و هزینه نهایی ایجاد کنند(١٨).
در نهایت نتایج برآوردها برای ایران دلالت بر وجود رفتار انحصاری در صنایع ایران دارد؛ اما این مطالعات به موضوع صنایع غذایی و پراکندگی قدرت بازار توجهی نداشته اند.
لذا در این مقاله پس از برآورد قدرت انحصاری با روشی متفاوت از مطالعات قبلی ، پراکندگی قدرت بازار در هر صنعت محاسبه شد تا مشخص گردد آیا اساسا پراکندگی در قدرت بازار صنایع به طور معناداری وجود دارد که موجب تخصیص نامناسب منابع شود؟ همچنین مشخص گردد وضعیت صنایع غذایی کشور در بین صنایع دیگر چگونه است ؟ در پایان، ساختار صنایع غذایی تحلیل می شود.
Journal of Industrial Economics, 47(4): 451–76.
Monopoly power in industry and evaluation of its effect on Iran’s economic growth: application of endogenous markup approach.