چکیده:
یکی از آثار ارزشمند در زمینه تصحیح اشعار حافظ بیشک دفتر دگرسانیها در غزلهای حافظ اثر سلیم نیساری است. این تصحیح که از روی پنجاه نسخه قرن نهمی فراهم آمده، حقیقتا حلّال برخی از مشکلات در زمینه حافظپژوهی است. معذلک در کنار فواید و امکانات بسیار این اثر، گاه اندک ضعفهایی در زمینه روششناسی و گزینشهای آن به چشم میخورد. برخی غزلها یا ابیاتی که در بسیاری از نسخههای مورد استفاده موجود بوده است، در متن مصحّح نیست. برخی گزینشها، بیتوجه به توجیهات تاریخی، سبکشناختی، زیباییشناختی، جهانبینی شاعر گزینش، و از اکثر نسخ عدول شده است، حال آنکه میتوان وجوهی مطلوبتر با دلایل نسخهشناسی، درونمتنی، زیباییشناختی و گاه سبکشناسانه ارائه داد. همچنین، از نظر این نگارنده، در چند مورد که التزام به اکثریت نسخ مرعی بوده است، بیتوجه به سبک و هنجارهای زیباییشناسی، وجه اصحّ فروگذاشته شده است.
خلاصه ماشینی:
بهعلاوه، مصحح گاه از اصول سهگانۀ خود در ابیات اضافه بر متن عدول کرده است؛ برای مثال، بیت زیر که از سیوپنج نسخه، تنها در ده نسخه مضبوط است، نه در ابیات اضافه بر متن، بلکه در متن غزلیات آمده است: مرا به عهدشکن خواندهای و میترسم که با تو روز قیامت همین خطاب رود آیا «به عهدشکن خواندن کسی» در دیوان حافظ یا شاعر درجۀ اول دیگری نمونهای دارد؟ در مورد گزینش دگرسانیها نیز سه ملاک ذکر شده است: اکثریت نسخ، ضبط اقدم و اهم، و توجه به اندیشه و سبک بیان حافظ (نک: نیساری،1386: 15).
این تصویر کجا و تصویرِ صدای شعر به عود زهره رسیدن، که اندکی نیز غریب مینماید، کجا؟ بیتهای زیر تصویری شبیه به بیت مذکور را ارائه میکند که شعر چون دُر حافظ و شاعران دیگر بهعنوان زینت گوش مورد استفاده است: شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید هر چه در باب لعل تو گوید خواجو جمله در گوش کن ای دوست که مروارید است (خواجو، 1336: 399) سخن سعدی بشنو که تو خود زیبایی خاصه آن وقت که در گوش کنی مروارید (سعدی، 1366: 510) با چنین روی چو در گوش کنی مروارید شود از عکس رُخت دانۀ دُر چون گلنار (سیففرغانی، 1364: 62) البته در بیت سیف، ایهام موجود نیست.
در کتابی که مجدزاده صهبا در تاریخ زندگی حافظ نوشته است، ابیاتی بهعنوان شاهد از همان نسخه نقل شده که بیت مورد بحث نیز جزوِ آنها و با «واو» مسطور بوده است (مجدزادۀ صهبا، 1367: 178).