چکیده:
آدمیان همواره بر سر چندراهی انتخاب قرار دارند و آنها همواره ناگزیر از سنجش گزینههای مختلفاند. ارزشگذاری یا اخلاق ابزار این کار است. سیاست بهعنوان یکی از عرصههای زندگی آدمی، از این قاعده مستثنا نیست. تهی کردن سیاست از اخلاق، کاری ناممکن و عبث است. تنها میتوان اینگونه بحث کرد که کدام نگرش اخلاقی، میتواند و باید بر حوزه عمومی حاکم باشد؟ اخلاق در چه حوزههایی از سیاست و به چه صورتی باید رعایت شود. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی بخشهایی از سیاست میپردازد که نیازمند قواعد اخلاقی است. این بخشها عبارتند از: تشکیل جامعة سیاسی و دولت، توجیه رابطه اطاعت میان فرمانروا و فرمانبردار (نظریه مشروعیت)، محدوده اعمال آمریت، چگونگی اعمال آمریت، و روابط جمعی شهروندان. اما دامنة دخالت اخلاق در سیاست را بر حسب کارگزار یا فاعل اخلاقی، میتوان تقسیمبندی کرد؛ اخلاق شهریاری و اخلاق شهروندی. این دو مجموعه، شامل همان چیزی است که گاهی با نام فضیلت سیاسی، یا فضیلت مدنی از آن یاد میشود.
خلاصه ماشینی:
بحث دربارة محدوده آمریت، پرسش رابطه اخلاق و سیاست را به شکلی دیگر و البته ظریفتری مطرح میکند: آیا دولتها موظف به ارتقای اخلاقی شهروندان خود هستند؟ آیا کمال اخلاقی افراد، باید در شمار اهداف دولتها باشد؟ در پاسخ به این سؤال، دو دیدگاه مطرح شده است: 1.
مثلا، هدف دولت باید تأمین امنیت یا حتی رفاه مادی افراد باشد، اما در اینکه افراد چه هدف اخلاقی ماهوی (اهداف یا سعادت دینی، مابعدالطبیعی یا حتی کمالات غیردینی مثلا هنرمند شدن) را دنبال میکنند، نباید دخالت ورزد و در این زمینه، نباید هدفی برای خود در نظر گیرد.
اما تعهد اخلاقی یک شهروند متضمن این است که حتی بدون نظارت دولت و مجریان قانون نیز به قوانین احترام گذاشته و آنها را رعایت کند.
3. فضیلت سیاسی بحث اخلاق در حوزة سیاست، این پرسش را مطرح میکند که آیا عمل سیاسی (مشارکت شهروندان و شهریاران در سیاست)، خود فضیلت بهشمار میآید؟ آیا شهروندان و شهریارانی که وظایف سیاسی خود را انجام میدهند، از ارجمندی اخلاقی ویژهای برخوردارند؟ معمولا، مبحث فضیلت سیاسی برای اندیشمندانی جذابیت دارد که به حوزة عمومی و نقش یا مسئولیت اجتماعی انسان توجه دارند.
در اخلاق شهروندی نیز دو دیدگاه مطرح است: کسانی که فعالیت سیاسی و مشارکت در حوزه عمومی را یک ارزش اخلاقی ذاتی و حتی برین تلقی میکنند و کسانی که برای حوزه عمومی و فعالیتهای آن ارزشی ابزاری قائلند، تا جایی که به کسب اهداف مطلوب افراد در حوزه خصوصی مدد رساند.