چکیده:
تاکنون پژوهشهای نسبتا خوبی در زمینه روابط بین جنسیت، استعاره و گفتمان درباب متون سیاسی، رسانهای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است روابط جنسیت و استعاره در شعر بررسی شود. پرسشهای اساسی پژوهش عبارتاند از: نقش جنسیت در ساخت و گزینش استعاره در اشعار شاملو و مشیری چگونه است؟ آیا میتوان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی جنسیتگرایی در اشعار ذکرشده است؟ در این پژوهش، دادهها از مجموعه اشعار احمد شاملو و فریدون مشیری استخراج و با توجه به نظریه گفتمانی استعاره چارتریسـبلک تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که جنسیتگرایی در اشعار شاملو و مشیری وجود دارد، اما میزان جنسیتگرایی در اشعار شاملو بهمراتب بیشتر از اشعار مشیری است؛ چراکه حوزه معنایی جنگ در استعارههای مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار مشیری است. بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران موثرند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا میکند.
خلاصه ماشینی:
نکته جالب توجه این است که شاملو در توصیف معشوق هم از استعاره های مفهومی جنگ ازجمله مهر به مثابه نبردافزار و نگاه به مثابه شکست ستمگر بهره گرفته است که چنین استعاره هایی نشان دهنده آمیختگی عشق و مبارزه است .
مشیری همچنین از استعاره های مفهومی جنگ ازجمله جابه جایی آهن به مثابه سیل ، جابه جایی ادوات جنگی به مثابه سیل آهن ، جنگ و خونریزی به مثابه دود و ابر و خون و آتش و مرگ ، جنگ به مثابه دود، مه نو به مثابه داس و قلم به مثابه نیزه در اشعار خویش استفاده کرده است که درحقیقت این استعاره ها نشان دهنده جنسیت گرایی در اشعار مشیری است .
حوزه های مبدأ استعاره مفهومی عشق در اشعار مشیری شامل دروغ جاودانه ، روشنایی سحر، آفتاب پاک ، مرز جاودانه نیکی ، مرغ صبح ، آتش شکفته ، ماهی ، زلال تابناک ، مخمل ، شکوفه ، ستاره ، لاله های سرخ ، زهر شیرین ، شراب جام خورشید، نیرنگ ، افسون ، جادو و نوشدارو است .
چنین یافته ای نشان می دهد که جنسیت گرایی در استعاره های مفهومی عشق شاملو به وضوح قابل مشاهده است ؛ چراکه او از حوزه معنایی جنگ در اشعار خود استفاده کرده است ، اما این جنسیت گرایی در استعاره مفهومی عشق مشیری دیده نمی شود.