چکیده:
فنا یکی از مقامات عرفانی است که هدف عارف از تحمل رنج سلوک، رسیدن به آن مقام است. در اینکه فنا چیست بین عارفان اختلاف است؛ بعضی آن را به فنای معرفتی و بعضی آن را به فنای صفاتی و بعضی دیگر به فنای وجودی تعبیر میکنند. فهم فنای وجودی بسیار مشکل است و اگر درست تبیین نشود به حلول میانجامد.
هدف این پژوهش تبیین فنای معرفتی و وجودی براساس رابطه علت و معلول در نظر فیلسوفان حکمت متعالیه و نظریه علم حضوری با تبیین علامه طباطبایی است. علامه طباطبایی علم علت و معلول به هم را حضوری میداند و به اتحاد عالم و معلوم معتقد است؛ پس بین علت و معلول نوعی اتحاد برقرار است و هر جا اتحادی برقرار است حمل نیز جایز است؛ این حمل از نوع حقیقه و رقیقه است. علاوهبرآن معلول عینالربط به علت است و هرچه دارد ازجمله افعال، صفات و ذات از علت است و کار سالک در فنای معرفتی، شهود رابط بودن خود و موجودات دیگر است. با تبیینی که علامه طباطبایی از رابطه علت و معلول و علم حضوری دارد، فنای وجودی را به فنای معرفتی نزدیک میکند و عارف در فنای وجودی این اتحاد را شهود میکند نه آنکه واقعا حلول یا اتحاد بین دو موجود صورت بگیرد.
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش تبیین فنای معرفتی و وجودی براساس رابطۀ علت و معلول در نظر فیلسوفان حکمت متعالیه و نظریۀ علم حضوری با تبیین علامه طباطبایی است .
وجود معلول عین ربط به علت است (طباطبایی، بیتاب : مرحلۀ هشتم ) و وجودی جدا و مستقل از او ندارد درحالیکه در علم ، دو موجود نیست ، بلکه یک موجود است که از این موجود مفاهیم مختلف انتزاع میشود.
آن گاه که علت ، علم حضوری به معلول خود دارد، نسبت میان عالم و معلوم ، نسبت موجود مستقل نفسی به موجود رابط است و موجود رابط ، موجودیت برای یک شیء را نمیپذیرد؛ زیرا یک شیء تنها درصورتی میتواند وجود لنفسۀ لغیره داشته باشد که از وجود فینفسه برخوردار باشد، درحالیکه موجود رابط موجودی فیغیره است .
در مورد علم حضوری معلول به علت میگوید: چون باید وجود معلوم برای عالم باشد و ازطرفی امکان ندارد چیزی برای وجود رابط که یک وجود فیغیره است موجود شود، ازاین رو وجود علت برای معلول تنها بدین صورت میتواند باشد که علت برای مرتبه ای از خود که مقوم معلول است ، حضور دارد و وجودش برای آن است ؛ بنابراین ، علت درحالیکه دربردارندة معلول است خودش برای خودش موجود است و خودش به خودش علم دارد و این علم علت به خودش از آن جهت که معلول بیرون از علت نیست و وجود علت احاطه بر معلول دارد به معلول نسبت داده میشود (طباطبایی، بیتاب : مرحلۀ یازدهم ، فصل دوم ).