چکیده:
حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرحشده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریهپردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکلگیری جنبشهای اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را بهعنوان یک ساختار اجتماعی میدانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق میباشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائهشده توسط هنری لوفور و خوانش مصداقهای عینی این مفهوم در قالب جنبشهای شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روششناسی کیفی است. شیوههای مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاههای صاحبنظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مهمترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادیهای اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.
خلاصه ماشینی:
اين مفهوم در چند دهۀ گذشته توجه بسياري از نظريه پردازان شهري را در جهان به خود جلب کرده و در عرصۀ عمل نيز منجر به شکل گيري جنبش هاي اجتماعي متعدد و صدور منشورهاي قانوني شده است .
از اين رو مهم ترين مقولات پيش روي اين مفهوم در خلق فضاي شهري باکيفيت شامل حکمراني شهري ؛ شمول اجتماعي ؛ تنوع فرهنگي در شهر و آزادي هاي اجتماعي و حق دسترسي به خدمات شهري براي تمامي ساکنان شهر است .
در پژوهش حاضر کوشش شده است تا مفهوم حق به شهر از بعد نظري با توجه به نگاشته هاي هنري لوفور و ساير نظريه پردازان پيرامون اين موضوع (فريدمن ، ١٩٩٢)، (کوفمن و لباس ٢، ١٩٩٦)، (ديک و گيلبرت ٣، ٢٠٠٢)، (هاروي ، ٢٠٠٣)، (ميشل ٤، ٢٠٠٣)، (پورسل ٥، ٢٠٠٢؛ ٢٠٠٨؛ ٢٠١٣)، (مارکوس ٦، ٢٠٠٩) با کاربست آن در عمل در قالب منشورهاي منطقه اي /ملي / شهري چون منشور جهاني حق به شهر٧، قانون شهري برزيل ٨، منشور [حقوق و مسئوليت هاي ] مونترال ٩ و...
در پژوهش حاضر کوشش شده است تا مفهوم حق به شهر از بعد نظري با توجه به نگاشته هاي هنري لوفور و ساير نظريه پردازان پيرامون اين موضوع با کاربست آن در عمل در قالب منشورهاي منطقه اي /ملي / شهري مرتبط با مفهوم حق به شهر مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.
در اين ارتباط مي توان به مفهوم حکمراني خوب شهري و شاخص هاي آن در جهت بهبود کيفيت زندگي ساکنان و دسترسي شهروندان به امر تصميم سازي در شهر اشاره کرد.
In UNESCO, International Public Debates: Urban Policies and the Right to the City (pp.