چکیده:
خوان دلاکروث (1542-1591م) خالق چهار اثر عرفانی ارزنده است که ادبیات درخشان آنها با بهرهگیری از نمادهای الهیات سلبی، نگارش تمثیلگونه به پیروی از روش کتاب مقدس و رمزگشایی از زبان مجازی آن، در کنار به کارگیری عالیترین مفاهیم عرفانی به شیوهای روان و قابل فهم و درعین حال مدوّن که همچون پلکانی سالکان طریق را به سوی اعلی مرتبه کمال میرساند، آثار وی را تا سطح شاهکارهایی کمنظیر پیشبرده است. در حقیقت، تاثیر عمیق دلاکروث در عرفان مسیحی قرون وسطی، بیش از هرچیز، به دلیل شرح مرحلهای در سلوک عرفانی است که با نام «شب تیره حس» معرفی میشود که در شهیرترین اثر خود - شب تیره نفس- با تکیهای بی نظیر بر اهمیت جایگاه عشق در سلوک، بدان پرداخته است؛ همچنین، رمزگشایی از تمثیلات برجسته عرفان مسیحی در کنار ارائه تصویری مسیحشناسانه از درد و رنج و طرح نظریهای پویا در باب تجرد (وارستگی) و ارتباط عمیق آن با تسلیم، نام وی را در شمار اثرگذارترین عرفای قرون وسطی مسیحی ثبت نموده است.خوان دلاکروث (1542-1591م) خالق چهار اثر عرفانی ارزنده است که ادبیات درخشان آنها با بهرهگیری از نمادهای الهیات سلبی، نگارش تمثیلگونه به پیروی از روش کتاب مقدس و رمزگشایی از زبان مجازی آن، در کنار به کارگیری عالیترین مفاهیم عرفانی به شیوهای روان و قابل فهم و درعین حال مدوّن که همچون پلکانی سالکان طریق را به سوی اعلی مرتبه کمال میرساند، آثار وی را تا سطح شاهکارهایی کمنظیر پیشبرده است. در حقیقت، تاثیر عمیق دلاکروث در عرفان مسیحی قرون وسطی، بیش از هرچیز، به دلیل شرح مرحلهای در سلوک عرفانی است که با نام «شب تیره حس» معرفی میشود که در شهیرترین اثر خود - شب تیره نفس- با تکیهای بی نظیر بر اهمیت جایگاه عشق در سلوک، بدان پرداخته است؛ همچنین، رمزگشایی از تمثیلات برجسته عرفان مسیحی در کنار ارائه تصویری مسیحشناسانه از درد و رنج و طرح نظریهای پویا در باب تجرد (وارستگی) و ارتباط عمیق آن با تسلیم، نام وی را در شمار اثرگذارترین عرفای قرون وسطی مسیحی ثبت نموده است.
خلاصه ماشینی:
در حقیقت، تأثیر عمیق دلاکروث در عرفان مسیحی قرون وسطی، بیش از هرچیز، به دلیل شرح مرحلهای در سلوک عرفانی است که با نام «شب تیره حس» معرفی میشود که در شهیرترین اثر خود - شب تیره نفس- با تکیهای بی نظیر بر اهمیت جایگاه عشق در سلوک، بدان پرداخته است؛ همچنین، رمزگشایی از تمثیلات برجسته عرفان مسیحی در کنار ارائه تصویری مسیحشناسانه از درد و رنج و طرح نظریهای پویا در باب تجرد (وارستگی) و ارتباط عمیق آن با تسلیم، نام وی را در شمار اثرگذارترین عرفای قرون وسطی مسیحی ثبت نموده است.
بر این اساس، در بررسی جنبش اصلاحات، به جای آغاز کردن از مارتین لوتر، باید به سراغ نقش و تأثیر آثار و ویژگیهای شخصیتی عرفای اواخر قرون وسطی یعنی قرنهای 15 تا 17م رفت؛ که یوحنای صلیبی John of the Cross اسپانیایی آغاز اختلافات کلیسا در قرن چهاردهم میلادی سبب شد که شمار بسیاری از مسیحیان به جهت نیل به حقیقت و کسب رحمت به عرفان روی آوردند و در همین دوران بود که افرادی نظیر کاترین سینایی(1374-1380) و سپس ترزای آویلایی(1515-1582) از تجربه عرفانی «ازدواج با مسیح» یعنی ترک دنیا و وقف تمامی وجود خود در راه مسیح سخن گفتند و از نیروی عرفان خویش در جهت اصلاح کلیسا و هدایت مردمان مدد جستند.