چکیده:
اصولیون در خبره بودن لغوی اختلاف نظر دارند عدهای لغوی را خبره ندانسته و قولش را جز در مورد وثاقت حجت نمیدانند و از نوع شهادت، و دارای شرایط آن میدانند اما مشهور اصولیون دلایلی عقلی و نقلی بر خبرویت او و حجیت قولش اقامه نمودهاند به اینکه لغوی در رشتهاش تخصص داشته و با تحقیق در علم لغت خبره شده است طوری که خبرویت او موجب وثوق نیز میشود و در صورت ظنی بودنش نیز از جمله ظنون خاص بوده که از حکم عام حرمت عمل به ظنون مطلق خارج میباشد و فقها در بیان معانی لغوی اصطلاحات در بیشتر ابواب فقهی حتی در زمان معصومین(ع) نیز به نظرات اهل لغت رجوع و استناد کردهاند همانطور که فقهای متقدم شیعه و سنی با فرض خبرویت لغوی یکی از راههای تشخیص حقیقت از مجاز را نص اهل لغت دانستهاند که بنا بر بناء عقلا که در شرع ردعی از آن نشده و به پشتیبانی دلیل عقل مستقل به عنوان دلیل خاص علمی حجیتش نیز ذاتی میباشد و موضوعش تخصصی و مستقل از شهادت است و شرایط شهادت از جمله تعدد و عدالت در آن معتبر نیست لذا با اثبات خبرویت لغوی و حجیت قولش از طریق بناء عقلا و دلایل دیگر در اصول فقه اعتبار نظر اهل خبره نیز اثبات خواهد شد.اصولیون در خبره بودن لغوی اختلاف نظر دارند عدهای لغوی را خبره ندانسته و قولش را جز در مورد وثاقت حجت نمیدانند و از نوع شهادت، و دارای شرایط آن میدانند اما مشهور اصولیون دلایلی عقلی و نقلی بر خبرویت او و حجیت قولش اقامه نمودهاند به اینکه لغوی در رشتهاش تخصص داشته و با تحقیق در علم لغت خبره شده است طوری که خبرویت او موجب وثوق نیز میشود و در صورت ظنی بودنش نیز از جمله ظنون خاص بوده که از حکم عام حرمت عمل به ظنون مطلق خارج میباشد و فقها در بیان معانی لغوی اصطلاحات در بیشتر ابواب فقهی حتی در زمان معصومین(ع) نیز به نظرات اهل لغت رجوع و استناد کردهاند همانطور که فقهای متقدم شیعه و سنی با فرض خبرویت لغوی یکی از راههای تشخیص حقیقت از مجاز را نص اهل لغت دانستهاند که بنا بر بناء عقلا که در شرع ردعی از آن نشده و به پشتیبانی دلیل عقل مستقل به عنوان دلیل خاص علمی حجیتش نیز ذاتی میباشد و موضوعش تخصصی و مستقل از شهادت است و شرایط شهادت از جمله تعدد و عدالت در آن معتبر نیست لذا با اثبات خبرویت لغوی و حجیت قولش از طریق بناء عقلا و دلایل دیگر در اصول فقه اعتبار نظر اهل خبره نیز اثبات خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
(بابایی، 1386) نقد و بررسی دلیل خاصی که در مورد باب شهادت در مورد پذیرش رأی متخصص ادعا شده نیز در مورد بکارگیری اصطلاح بینه در مورد شهادت است ولی اگر معنای لغوی آن در نظر گرفته شود شامل هر دلیل روشنی میشود که قول لغوی نیز از جمله بینه به معنای لغویاش میتواند باشد زیرا یک موضوع فنی را مشخص میکند در جای دیگر به این اشکال پاسخ داده شده به اینکه رجوع به اهل خبره و اعتماد بر قول آنها از جمله چیزهایی است که روش عقلا بر آن استقرار یافته و سیره بر آن استمرار دارد و از طرف شارع ردع و منعی نشده است و در رجوع به قول اهل خبره شرایط شهادت از قبیل تعدد و عدالت و اسلام معتبر نیست و اعتبار قول آنها از باب شهادت نیست تا احتیاج به آن شرایط باشد ولی قدر متیقن از بناء عقلا همان حصول وثوق از قول آنهاست نه مطلق (قول همراه با وثوق و شک) و نهایت آنچه که دلیل بر اعتبار قول اهل خبره دلالت میکند این است که در اعتبار داشتن حدسشان مانند حسشان میباشد و این منافاتی با اعتبار اجتماع شرایط شهادت از قبیل تعدد و عدالت در خصوصیت ندارد توضیح اینکه هرگاه حدس خبره نزدیک به حس باشد هیچ اشکالی در داخل بودن قول اهل خبره در باب شهادت ندارد بله اگر حدس اهل خبره حجت باشد و هر چند نزدیک به حس نباشد جداییاش از باب شهادت صحیح است زیرا اهل لغت شأنشان بیان موارد استعمالات لفظ است و تشخیص موارد استعمالات (تعیین معانی حقیقی و مجازی) احتیاج به بکار بردن حدس و رأی ندارد بلکه از امور حسی است بله در استخراج معنی حقیقی از میان معانیای که لفظ در آن بکار رفته احتیاج به بکار بردن نوعی از رأی و اجتهاد دارد و به این اعتبار ممکن است داخل در قانون و معیار اهل خبره باشد جز اینکه غالب کار در لغت بیان موارد استعمالات است (نه تشخیص موارد استعمالات) پس انصاف این است که لغوی از اهل خبره باشد و اعتبار قول او بخاطر خبرو یتش نیاز به اثبات ندارد و معلوم است.