چکیده:
امروزه داشتن جامعهای توسعهیافته و دارای رشد و پیشرفت در ابعاد مختلف، جز با هدایت و بهکارگماری نخبگان در سطوح مختلف کشور حاصل نخواهد شد. برایناساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مطلوب از فرایندهای هدایت و بهکارگماری استعدادهای برتر علمی مبتنیبر مطالعهای توصیفی ـ اکتشافی و با رویکردی توسعهای-کاربردی، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان علمی کشور و همچنین مدیران ارشد بنیاد ملی نخبگان میباشند. نمونه آماری بهروش هدفمند قضاوتی به تعداد 25 نفر انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها شامل مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بوده است. تجزیهوتحلیل دادهها با رویکرد کیفی و مبتنیبر الگوریتم ترکیبی روششناسی سیستمهای نرم و نگاشتشناختی انجام شده است. یافتههای این پژوهش منتج به ارائه الگویی برای هدایت و بهکارگماری استعدادهای برتر علمی در کشور شده است که شامل دو رویکرد هدایت ساختارگرانه و تسهیلگرانه نخبگان است. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط فعلی برای هدایت نخبگان در کشور، نیاز به اجرای توأمان هر دو رویکرد ساختارگرانه و تسهیلگرانه میباشد.
Today, it is not possible to achieve a progressive and developed society in various aspects without the guidance and assignment of elites at various levels. Accordingly, the present study aimed at providing an appropriate model for the guidance and assignment process of highest scientific talents, through a descriptive-exploratory study following a developmental applied approach. The statistical population of the research includes the scientific elites as well as the senior managers of ‘Iran’s National Elite Foundation (INEF)’. 25 people were selected as the statistical sample through a judgmental purposive method. Data collection tools contained library studies and semi-structured interviews with the experts. The data were analyzed through a qualitative method based on the hybrid algorithm of the soft system methodology and cognitive mapping. The research ended in a model for the talent assignment process including two approaches of structural and facilitating guidance for the elites. The results indicated that both of structural and facilitating approaches are necessary for the guidance of the elites in the country.
خلاصه ماشینی:
به طورکلی، بررسی پیشینه های پژوهشی موجود در حوزه معماری مدیریت استعداد، از بدو شکل گیری این مفهوم نوظهور توسط گاندز (٢٠٠٦) تا پژوهش بازنگرانه اسپارو و ماکرام (٢٠١٥) و اسچیمن (٢٠١٣) در رابطه با ارزش آفرینی معماری مدیریت استعداد آشکار ساخت که تعداد محدودی از محققان به مفهوم پردازی این پدیده پرداخته اند و تلاش نموده اند با رویکردی بازنگرانه در ادبیات مدیریت استعداد، به تبیین و تشریح فرایند معماری توسعه و پرورش استعداد بپردازند و در بهترین حالت فرایندهای موردنیاز برای توسعه استعدادها را ارائه نموده اند و یا با نگاهی محدود در سطح سازمانی، به ترسیم برخی 1.
ازاین رو، در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از الگوریتم ترکیبی 3 روش شناسی سیستم های نرم و نگاشت شناختی، الگویی از فرایندهای هدایت و به کارگماری اجتماع نخبگانی در بنیاد ملی نخبگان معماری شود.
بررسی بدساختاربودن موقعیت مسئله زای پژوهش (رجوع شود به تصویر صفحه) بااین حال ، یکی از محدودیت های اصلی روش SSM، در مرحله مدل سازی است که در این رابطه چک لند پیشنهاد داده است تا از سایر رویکردهای مدل سازی برای ازبین بردن نقاط ضعف روش شناسی سیستم های نرم ، بهره برد (آذر و همکاران ، ١٣٩٥؛ تولایی و همکاران ، ١٣٩٣).
به طورکلی، یافته های این پژوهش منتج به ارائه الگویی برای هدایت و به کارگماری استعدادهای برتر علمی در کشور شد که دربرگیرنده دو رویکرد هدایت ساختارگرانه و تسهیل گرانه نخبگان است .