چکیده:
امروزه کیفیت زندگی در مقابل کمیت قرار گرفته و با توجه به ابعاد گسترده سلامتی، تعریف می شود و منظور از آن، سالهایی از عمر است که با رضایت و شادکامی و تلاش برای زندگی مطلوب و دستیابی به موفقیتها همراه باشد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف مطالعه نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد.
این مطالعه مقطعی در سال 1394 بر روی 366 نفر (171 پسر) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین بعد از انتخاب به روش نمونه گیری چند مرحله ای، انجام شد. پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه، پرسشنامه صفات شخصیت ، و مقیاس بهزیستی ذهنی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
نتایج تحلیل نشان داد متغیرهای مکنون طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین ملاحظه شد که برونگرایی به صورت مثبت و معنادار و روان رنجورخویی به صورت منفی و معنادار بهزیستی ذهنی را پیش بینی می کنند. بعلاوه نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه رابطه بین سازگاری و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت، رابطه بین روان رنجورخویی و بهزیستی ذهنی را به صورت منفی و رابطه بین برونگرایی و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت میانجیگری می کند.
با نتایج بدست آمده می توان چنین نتبجه گیری نمود که احتمالا طرحواره های ناسازگار اولیه نقش اساسی در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی ایفا می کند بنابراین با بهبود طرحواره ها می توان افراد را در افزایش بهزیستی ذهنی و پیشگیری از اختلالات و آسیبهای روانی یاری رساند.
Background and Objectives
Today, the quantity and the quality of life due to the vast dimensions of health, defined and The order of the number of years that life satisfaction and happiness and strive for better and better and more productive life and be a breakthrough. Therefore having personality traits and schemas can be important in the pathogenesis of happiness. Therefore, this study aimed to investigate the role of early maladaptive schemas in the relationship between personality traits and subjective well-being was.
Methods
This cross-sectional study in 2015 on 366 patients (171 male and 195 female) students of Islamic Azad University of Qazvin after the multi-stage sampling was performed. Maladaptive schema questionnaire, a questionnaire personality traits and mental well-being scale were used. Data were analyzed using structural equation modeling.
Results
The results showed initial schema latent variables and personality traits in a total of 47 percent of the variance in subjective well explain. It was also found that extraversion and neuroticism are significant positive and negative predict subjective well-being. In addition, the results showed early maladaptive schema positive relationship between compatibility and subjective well-being, The relationship between neuroticism and subjective well-being in a negative and positive relationship between extraversion and subjective well-being for the mediation.
Conclusion
Conclusion The results can be used with the original schema is probably a key role in the relationship between personality traits and mental well-being plays o with improvement schemes can increase people's subjective well-being and help prevent disorders and psychopathology.
خلاصه ماشینی:
رابطه بين صفات شخصيت و بهزيستي ذهني با ميانجيگري طرحواره هاي ناسازگار اوليه Relationship between personality traits and mental wellbeing mediated by early maladaptive Schema Dr Sadegh Taghiloo دکترصادق تقي لو Assistant Professor, Department of استاديار، گروه روانشناسي، دانشگاه آزاد psychology, Karaj Branch, Islamic A]ad University, Karaj,Iran اسلامي واحد کرج Gita Alipour* Ph. D.
ازاين رو، پژوهش حاضر با present study was conducted with هدف مطالعه نقش ميانجيگر طرحواره هاي the aim of investigate the role of mediator of maladaptive schemas in ناسازگاراوليه در رابطه بين صفات شخصيت و relation between personality traits بهزيستيذهني انجام شد.
طرحواره هاي ناسازگار اوليه ، صفات Keywords: Early Maladaptive Schema, Personality Traits, شخصيت ، بهزيستي ذهني مقدمه بهزيستي ذهني ١ يک شاخص روانشناختي، سلسله مراتبي و چند بعدي است که از دو وجه شناختي و عاطفي تشکيل شده است : مؤلفه رضايت از زندگي وجه شناختي و مؤلفه هاي عاطفه مثبت و عدم حضور عاطفه منفي وجه عاطفي آن ميباشد (کييز، شموتين و ريف ٢، ٢٠٠٢).
از سوي ديگر به رغم نتايج مطالعات مختلف که نشان داده اند شخصيت يکي از اساسيترين تعيين کننده هاي بهزيستيذهني است ، اما مکانيسم تأثير آن چندان روشن نيست (استيل و همکاران ، ٢٠٠٨) در همين راستا نتايج پژوهش حاضر با بررسي نقش طرحواره هاي ناسازگار اوليه در رابطه بين صفات شخصيت و بهزيستي ذهني ميتواند به روشن شدن مکانيسم ارتباط شخصيت و بهزيستي ذهني کمک کند.