چکیده:
پژوهش معنیشناختی حاضر با هدف ارائه تبیینی شناختی بر زیرگروهی از استعارههای بدیع با عنوان استعارههای «شباهتبنیاد» در 11 جزء پایانی قرآن مجید به شکل توصیفی-تحلیلی انجام شده است. حوزههای مبدا و مقصد استعارهها اساس تبیین شناختی بودهاند. استعارههای مستخرج، در تحقیق حاضر در 3 حوزة «زندگی اجتماعی»، «طبیعت»، و «ذهن» و در دو دسته شباهت «ظاهری» و «غیرظاهری» طبقهبندی شدهاند. در شباهت درکشده «ظاهری»، «انگارهها» مبنای تشکیل استعارهها، و در شباهت درکشده «غیرظاهری»، «طرحوارههای رفتارها و ویژگیهای مبدا» سازندة استعاره به شمار میآید. بر این اساس، مقولههای سطح پایه مشتمل بر «اجسام»، «کنشها» و «روابط» به عنوان «مبدا» مفهومسازی استعارهها تحلیل گردیدهاند. پرسشهای اصلی پژوهش عبارتند از: 1- مهمترین حوزههای مبدا در شکلگیری استعارههای مورد بررسی کدامند و با چه بسامدی در پیکره مورد بررسی به کار رفتهاند؟ 2- تبیین شناختی کاربرد اینگونه از استعارهها چیست؟ نتایج تحقیق نمایانگر 27 مورد شباهت درکشده ظاهری و 10 مورد شباهت طرحوارهای غیرظاهری است که بسامد بالاتر عناصر برگرفته از حوزه طبیعت (24 مورد) در طبقهبندی مفاهیم مبدا، نسبت به زندگی اجتماعی و ذهن را نشان میدهد و بهنوبهخود بیانگر تاثیر محیط زندگی طبیعی اعراب در مفهومسازی استعاری است.
خلاصه ماشینی:
برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، استعارهها در 37 آیه در محدودة مشخصشده (یعنی در جزءهای بیست تا سی قرآن) یافت و گردآوری شدند و مفاهیم مقصد و مبدأ در آنها بررسی و تحلیل شده است تا بتوان به توجیهی شناختی برای کاربرد اینگونه استعارهها در متن قرآن دست یافت.
در این آیه از چند استعارۀ یکپارچه استفاده شده است و درنهایت استعارۀ انگارهای مذکور شباهت ظاهری درکشده بین مبدأ و مقصد را بیان میکند.
استعارۀ سطح عام نیز در این آیه استعارة زنجیرة بزرگ هستی است که نمایی از استعارۀ ساختار رویداد است که در آن عمل گروهی بهتصویر کشیده شده است؛ 6.
در این آیه از ادات تشبیه «كَأَنَّ» استفاده شده است و استعارهای از نوع انگارهای (تصویری) پدید آمده که در آن انگارۀ ملخهای پراکنده به مجرمان هنگام خروج از قبر نگاشت شده است.
در این استعاره از یک مبدأ سطح پایین برای درک مقصد سطح بالاتری استفاده شده است (kövecses 2010: 153).
در این آیه از ادات تشبیه «كَأَنَّ» استفاده شده است و استعاره انگارهای است؛ یعنی از انگاره استفاده شده و شکل ظاهری بدن (فیزیکی) و درخت نخل به هم نگاشت شدهاند.
از مفهوم سطح پایهای کاه با قید خردشده استفاده میشود؛ یعنی مبدأ (مشبهبه) در اینجا کاه خردشده است که برای شناسایی گروهی از آدمها بهکار رفته است و این هم بهخوديخود زیراستعارهای از زنجیرۀ بزرگ هستی است.
استعارۀ سطح عام در این آیه هم زنجیرۀ بزرگ هستی است که در آن مقصد (گروهی از افراد) را با نگاشت چیزهایی (مروارید نهفته) درک میکنیم؛ 2.