چکیده:
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
Background and Aims
The aim of this study is comparison self-concept, maladuptive schema and emotional processing in cosmetic and non- cosmetic surgery people.
Materials and Methods
The study was causal-comparative Method and post-event kind. The study population included all individuals applying beauty cosmetic surgery clinic (clinic for skin, hair and beauty) and normal individuals in Ardabil, first half of 1394, of which between 120 (60 applicant cosmetic surgery and 60 non-applicants) were selected by convenience sampling. To collect data, the Young Schema Questionnaire, Rogerss self-concept Scale and emotional processing were used. Data analysis using multivariate analysis of variance (MANOVA) was performed.
Results
The results showed that the mean of scheme cuts and rejection, self-regulation, orientation and vigilant over other applicants in cosmetic surgery was higher than in non-applicant. The emotional process in the applicant for cosmetic surgery is less than non-applicants for cosmetic surgery. As well as results showed that people applying for cosmetic surgery compared with non-applicant have a negative self-concept.
Conclusion
As a result, it can be stated that educational interventions designed to reduce the negative Self-concept, maladaptive schema and emotional processing increased in people applying for cosmetic surgery is necessary.
خلاصه ماشینی:
مقايسه خودپنداشت ، طرحوارهاي ناکارآمد و پردازش هيجاني در افراد متقاضي جراحي زيبايي و غيرمتقاضي The Comparison of Self-concept, maladaptive schema and emotional processing in people with and without cosmetic surgery دکترفرشته پورمحسني کلوري ١ استاديار روان شناسي دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران (نويسنده مسئول ) 2 سونيا شيرمحمدي کارشناس ارشد روان شناسي باليني، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات اردبيل .
com Sonia Shirmohammadi MA student of clinical psychology, Azad University of Ardebil نوع مقاله : پژوهشي دريافت : خرداد٩٥ پذيرش : مرداد٩٥ چکيده Abstract The aim of this study is هدف از اين پژوهش مقايسه خودپنداشت ، self-concept, comparison maladuptive schema and طرحوارهاي ناکارآمد و پردازش هيجاني در emotional processing in cosmetic افراد متقاضي جراحي زيبايي و غيرمتقاضي and non- cosmetic surgery people.
نتايج به دست آمده نشان داد ميانگين طرحواره بريدگي و طرد، خودگرداني، ديگر جهت مندي و گوش بزنگي بيش از حد در گروه متقاضي جراحي زيبايي بيشتر از گروه غير متقاضي است (٠/٠٥ 1 - Pecorari 2 - Marftinez نظر طرحواره هاي ناسازگار اوليه تفاوت معناداري وجود دارد.
قسمت ديگر نتايج پژوهش نشان داد پردازش هيجـاني در افـراد متقاضـي جراحـي زيبايي کمتر از افراد غير متقاضي جراحي زيبايي است .
حلبيان (١٣٩١) در پژوهش خود نشان داد تفـاوت معنـاداري بين زنان متقاضي جراحي زيبايي سينه و غير متقاضي از نظر پردازش هيجاني و تصوير بدني وجود دارد.
يافته هاي ديگر پژوهش نشان داد افراد متقاضي جراحي زيبايي در مقايسه بـا افـراد غيرمتقاضي بيشتر از خودپنداره منفي برخوردارند.