چکیده:
کلانشهرهای ایران در آستانه بلعیدهشدن ازسوی حاشیههای شهریاند و اگر اقدامات پیشگیرانهای صورت نگیرد، بهزودی متن شهرها ممکن است در معده حاشیههای شهری هضم شوند. اصفهان در یکصد سال اخیر بالاترین میزان صنعتیشدن و سریعترین رشد جمعیت را داشته است. بهگونهای که جمعیت اصفهان در صد سال اخیر از هشتاد هزار نفر به دو میلیون نفر رسیده است. این میزان از صنعتیشدن افسارگسیخته و شهرنشینی بدون شهرگرایی و توسعه پایدار سبب ایجاد محلههایی شده است که میتوان آنها را محلههای فوق بدخیم دانست؛ محلههایی که در آنها بستهای از آسیبهای اجتماعی بههمراه جرائم خشن و احساس امنیت پایین وجود دارد. در کنار این مسائل، فقر، بیکاری، وجود بافتهای فرسوده و امکانات ناچیز رفاهی و خدماتی، هرگونه امید به بهبود وضعیت آنها را از بین برده است.
دادههای پژوهش ازطریق روش اسنادی و کتابخانهای جمعآوری شدهاند و از فن جبر بولی در تحلیل تطبیقی استفاده شده است. نتایج تحلیل بولی نشان میدهند با وجود آنکه تقریبا در همه مناطق شهری اصفهان آسیبهای اجتماعی بالاست، در محلههای فوق بدخیم منطقه 14 این مسائل با وضعیت نامناسب اقتصادی، مهاجرت افراد کمدرآمد و وقوع جرائم خشن در هم تنیده شده است. همچنین، براساس همگنی فرهنگی - اجتماعی، شش تیپ مختلف مناطق شهری شناسایی شدند که عبارتاند از: مناطق تاریخی (مناطق 1 و3)، مناطق حاشیهنشین روستایی - شهری (مناطق 2، 9 و 11)، مناطق مدرن (مناطق 5 و 6)، مناطق حاشیهنشین مهاجر و محلههای فوق بدخیم (منطقه 14) که بیشتر در بخشهای شرق و شمالشرق اصفهان متمرکز و در حال گسترشاند.