چکیده:
در این پژوهش، به بررسی عوامل موثر بر کیفیت دارایی در نظام بانکی ایران و ارائه دلالت هایی جهت ایجاد سپرهای مناسب نقدینگی و مطالبات غیرجاری در مدیریت دارایی های بانکی پرداخته شده است. بدین منظور داده های آماری مربوط به متغیرهای کلان اقتصادی و صورت های مالی 30 بانک از سال 1385 تا 1395 در چارچوب یک تصریح پویای پانلی، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که میان نرخ تورم، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، سهم بانک از درآمدهای مشاع، ساختار انحصاری بازار بانکی و نقدینگی با کیفیت دارایی، ارتباط معنیداری وجود دارد ولی نرخ رشد تسهیلات و ذخیره های اختصاصی و عمومی مطالبات غیرجاری، تاثیر معنیداری بر کیفیت دارایی ندارند. بنابراین چارچوب و میزان نگهداری ذخایر اختصاصی و عمومی مطالبات غیرجاری (برخلاف سپر نقدینگی)، نتوانسته است سپر لازم برای بهبود کیفیت دارایی بانکی را فراهم آورد؛ از این رو یکی از مهم ترین دلایل تشدید مداوم و عدم مدیریت حجم مطالبات در سیستم بانکی، کژکارکردی و عدم رعایت قانون در نگهداری ذخایر عمومی و اختصاصی است. لازمه اصلاح این شرایط، نظارت دقیق بر حجم ذخایر پیش از تجدید تسهیلات و اضافه برداشت مضاعف از بانک مرکزی و سایر بانکها و موسسات اعتباری است.
خلاصه ماشینی:
پوستین چی (١٣٩٢) نیز در پژوهش خود تحت عنوان «تاثیر رقابت در صنعت بانکداری بر مطالبات معوق بانک ها»، مطالبات معوق را به عنوان یکی از اصلیترین منابع ریسک بانک ها در نظر میگیرد و از جمله موارد موثر بر مطالبات معوق را رقابت در صنعت بانکداری معرفی مینماید که برای بررسی نحوه ی ارتباط میان این دو مورد از یک مدل داده های تابلویی متشکل از ١٨ بانک فعال در تمام دوره استفاده کرده است .
از این رو طی سنوات گذشته بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با هدف تأمین ثبات و سلامت نظام بانکی کشور، پیوسته بر لزوم منظور شدن ذخایر کافی برای مطالبات مؤسسات اعتباری تأکید و ضوابطی را نیز در همین رابطه تدوین و به شبکه بانکی کشور ابلاغ نموده است (بخشنامه ی اعلام پذیرش هزینه های مرتبط با ذخیره اختصاصی مطالبات مشکوک الوصول بانک ها و موسسات اعتباری غیرمجاز بانکی به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی منتشر شده توسط اداره مطالعات و مقررات بانکی بانک مرکزی، ١٣٩٣).
٦. نتیجه گیری و پیشنهادها در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر کیفیت دارایی در نظام بانکی در ایران (شامل ٣٠ بانک ) طی بازه ی زمانی ١٣٨٥ تا ١٣٩٥، پرداخته شده است و میزان به کارگیری نقدینگی و ذخیره های اختصاصی و عمومی مطالبات غیرجاری به عنوان دو سپر اساسی جهت مدیریت نظام بانکی کشور مورد واکاوی قرار گرفته است .
همچنین نتایج نشان میدهد که میان ذخیره های اختصاصی و عمومی مطالبات غیرجاری و شاخص کیفیت دارایی ارتباط معنیداری وجود ندارد و این مورد نیز نشان میدهد که بانک ها ذخیره ی کافی برای پاسخگویی وکنترل حجم مطالبات غیرجاری اتخاذ نکرده اند و نظام بانکی کشور در حیطه ی نگهداری ذخایر کافی و سپر مناسب ، ناکارآمد بوده است .