چکیده:
یکی از عوامل مهم ایجاد فتنه در فضای جامعه اسلامی وجود قرائتهای بدلی در کنار
قرائت ناب اصیل از اسلام است؛ جریانهای انحرافی جاهل مانند خوارج یا مغرض
مانند بنی امیه از نمونه های جریانهای انحرافی است که در بدنه جامعه اسلامی پدید
آمده و رشد کردند. نتیجه نضج و رشد این جریانها تعدد و تکثر افهم و قرائتهای
انحرافی بود که سبب ایجاد فتنه در گستره جامعه اسلامی گشت؛ وجود چنین جریان
های آلوده و انحرافی را می توان در قرآن و نهج البلاغه پیگیری نمود.
خلاصه ماشینی:
جریان خوارج جریانی است که از جهل و نادانی آغاز شد و به ایجاد فتنه و سردرگمی برخی افراد جامعه و همچنین تفرقه به ثمر نشست که میتوان یکی از موارد آنرا در پیوستن برخی از اهل کوفه به خوارج و جدا شدن از حضرت علی «علیه السلام» به عنوان حاکم سیاسی جامعه اسلامی آن زمان مشاهده نمود (ترجمه وتفسیرنهجالبلاغه، ج 27 ، ص 235).
تحلیل مخوف بودن فتنه بنی امیه و شدت آن در نگاه حضرت علی «علیه السلام» را میتوان در گونه عملکرد بنی امیه از راه های مبارزه نرم علیه حکومت دینی در جامعه اسلامی بیان نمود: 1- ترویج جبرگرایی برای توجیه حکومت خودکامه از مهمترین فعالیتهای نرم پرچمدار بنی امیه (معاویه)، ترویج جبرگرایی در جامعه اسلامی بود و آشکار است که جبرگرایی، اعتقاد معاویه نبود بلکه از آن به عنوان ابزاری در جهت تثبیت حاکمیت غیر مشروع خود استفاده میکرد.
معاویه خود را ولی دم خلیفه مقتول (عثمان) و حضرت علی «علیه السلام» را متهم به قتل وی معرفی نمود و برای اثر گذاری بیشتر ادعای خویش این آیه را تلاوت کرد «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل إنه کان منصورا؛ و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است ( اسراء/33)» (شرح نهج البلاغة، ج 5 ، ص 113).