چکیده:
اقدامات ژئوپلیتیکی داعش را میتوان به عنوان پاسخی به عملکرد اقتصادی-سیاسی کشورهای مرکز نسبت به کشورهای پیرامون در قالب پدیده جهانی شدن و عدم شناسایی فرهنگی-هویتی ملّتهای پیرامونی از سوی قدرتهای مرکز دانست. پدیدهی "داعش" به عنوان جریانی نوظهور سبب بروز تغییرات عمدهی ای در منطقهی خاورمیانه به طور ویژه و در سراسر جهان شده است. اقدامات داعش را می توان در سه حوزهی سرزمین و مرز، جمعیّت و ملّت و دولت و نظام سیاسی تحلیل نمود در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که از منظر جغرافیای سیاسی، داعش نسبت به پدیده جهانی شدن چه واکنشی از خود نشان داده است؟ فرضیه ما این است که با توجه به اینکه جغرافیای تولّد و رشد جریان داعش مربوط به کشورهای حوزه پیرامونی و استثمار شده به خصوص در خاور میانه است، مطابق نظریه نظام جهانی والرشتاین و سیاست شناسایی تیلور میتوان گفت داعش، در سه حوزهی سرزمین، جمعیّت و حکومت، در تقابل با نظام جهانی واکنش نشان داده است.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين سؤال است که از منظر ژئوپليتيکي، اقدامات داعش در سطح نظام جهاني چگونه تحليل ميشود؟ فرضيه نيز اين است که با توجه به اينکه جغرافياي تولد و رشد جريان داعش مربوط به کشورهاي حوزه پيراموني و استثمار شده بويژه در خاور ميانه است ، مطابق نظريه نظام جهاني والرشتاين و سياست شناسايي تيلور ميتوان گفت داعش در قالب تروريسمي خشن سعي دارد خود را به عنوان يک «دفاع مشروع » جلوه داده و عکس العمل ژئوپليتيکي در سه حوزه سرزمين و مرز، جمعيت و ملت و دولت و نظام سياسي را در ميان کشورهاي سني مذهب و مسلمانان با گرايشات راديکال سني توجيه نمايد.
شکل شماره ٢: تحليل اقدامات داعش بر اساس مدل مفهومي والرشتاين - تيلور By the Authors بر اساس مدل مفهومي ارائه شده ، از سويي مطابق نظريه نظامهاي جهاني والرشتاين ، نظام جهاني سرمايه داري (کشورهاي مرکز) با استثمار و استعمار کشورهاي پيراموني در غرب آسيا و شمال آفريقا سبب ضعف شديد وضعيت اقتصادي و معيشتي در چنين کشورهايي شده است .
اين فقر اقتصادي در کنار تحقير فرهنگي موجب پديد آمدن عکس العمل خشونت بار و افسار گسيخته اي به نام داعش شده است که مرزهاي سياسي را درنورديده و با نفي چارچوبهاي نظام فعلي جهاني سعي در بازيابي دنياي از دست رفته خود در سدههاي اخير را دارد.
به عبارت ديگر، آنچه داعش در عکس العمل نسبت به نظم اجتماعي موجود پي ميگيرد همانا تغيير اين نظام (اقتصادي و فرهنگي به مرکزيت کشورهاي مرکز) مستقر جهاني و هويت بخشي (به انسانهاي پيراموني) است .