چکیده:
پرسش اصلی مقاله این است که در جامعه بازاریشده معاصر، چه امکانهایی فراروی دین قرار دارد؟ بهعبارت دیگر، آیا دین در یک زمینه اجتماعی نولیبرال که ناظر به تسلط منطق و اقتصاد بازار بر همه قلمروهای اجتماعی است به شکل متفاوتی تنظیم میشود؟
در این نوشتار، توصیفی – تحلیلی، برای بررسی اثرات نولیبرالیسم بر قلمرو دینی و واکنشهای دین به هجوم نیروهای بازار، از روش اسنادی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در نظام اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر منطق بازار آزاد، رابطه دین و دولت تغییر میکند و ممکن است دین، براساس تنظیمهای بازار، تغییر صورت پیدا کند. در سطح جهانی، برخی از امکانهای رابطه دین و نولیبرالیسم به این قرار است: بازشکلگیری دین از طریق مصرفگرایی، ابراز وجود کنشگران (جنبشهای) دینی جدید یا نادیدهگرفتهشده؛ محافظهکار یا سنتگراشدن دین؛ تضعیف نقش انتقادی دین (خاصه از حیث ارائه نقد اخلاقی)؛ کالاییشدن انسان و تهیشدن جامعه از ارزشهای طبیعی و انسانی. در ایران نیز ترکیب نولیبرالیسم اقتصادی و محافظهکاری سیاسی از دوران پس از جنگ، تقلیل پدیدههای اجتماعی به الگوی خاصی از اقتصاد (رهاکردن امر اجتماعی) و دفاع از اقتصاد بازار در یک زمینه دینی - استفاده ابزاری از دین و استفاده انحصاری و رانتی از اقتصاد - نوعی بورژوازی جدید در جامعه ما پدید آورده است.
With the growth of the theory of the economic system of the market and its efforts to globalize, many concerns have been raised in the social, cultural and religious areas of societies. The main question of the article is what are the potentialities of religion in contemporary marketized society? In other words, how differently religion is regulated and applied, in a neoliberal social context which means the domination of logic and the market economy over all the social realms.
In this paper which is descriptive-analytic, based on the characteristics of the subject, the documentary method has been used to study the effects of neoliberalism on the religious realm and the reactions of religion to the influx of market forces. The results show how the relationship between religion and state changes in the economic and social system based on free-market logic, and religion may change based on market adjustments. At the global level, some of the possibilities for the relationship between religion and neoliberalism are as follows: the reformation of religion through consumerism, the expression of new or neglected religious activists, conservatism or traditionalization of religion (rather than its degradation), the weakening of the critical role of religion specially in terms of providing moral criticism, the commodification of man and the depletion of society from natural and human values. In Iran, we have seen the combination of economic neoliberalism and political conservatism since the post-war era. The reduction of social phenomena to a specific pattern of the economy (the abandonment of the social affair) and the defense of the market economy in a religious context-which has been accompanied by an abuse of religion and a monopolistic and exclusive use of economics - has created a new bourgeoisie in our society.
خلاصه ماشینی:
دین در جامعۀ بازار یونس نوربخش* مهدی ابراهیمی** چکیده پرسش اصلی مقاله این است که در جامعۀ بازاریشدۀ معاصر، چه امکانهایی فراروی دین قرار دارد؟ بهعبارت دیگر، آیا دین در یک زمینۀ اجتماعی نولیبرال که ناظر به تسلط منطق و اقتصاد بازار بر همۀ قلمروهای اجتماعی است به شکل متفاوتی تنظیم میشود؟ در این نوشتار، توصیفی – تحلیلی، برای بررسی اثرات نولیبرالیسم بر قلمرو دینی و واکنشهای دین به هجوم نیروهای بازار، از روش اسنادی استفاده شده است.
در ایران نیز ترکیب نولیبرالیسم اقتصادی و محافظهکاری سیاسی از دوران پس از جنگ، تقلیل پدیدههای اجتماعی به الگوی خاصی از اقتصاد (رهاکردن امر اجتماعی) و دفاع از اقتصاد بازار در یک زمینۀ دینی - استفادۀ ابزاری از دین و استفادۀ انحصاری و رانتی از اقتصاد - نوعی بورژوازی جدید در جامعۀ ما پدید آورده است.
در این زمینه، خاصه احیای هویت و سازمانهای مذهبی که موردنظر روشنفکران سکولار، سیاستمداران و گروههای جامعۀ مدنی است، اهمیت دارد و اینکه آیا میتوان از ماهیت سیاسی استعمار هویت دینی یا معنویت توسط منطق حریص و سوداگر بازار سخن گفت؟ باید توجه داشت که نولیبرالیسم بهمثابه ایدئولوژی، به نولیبرالیسم بهمنزلۀ حکومتمندی راه میبرد.
اینجا پرسش این است که نولیبرالیسم بهعنوان عقلانیت محرک سرمایهداری جهانی معاصر که روابط اجتماعی را به روابط بازار تقلیل میدهد، با پرسش دربارۀ معنا و شکوفایی انسان چگونه مواجه میشود؟ وجه دینی اقتصاد نولیبرال، چندان امیدبخش نیست.
این روایت جدید، واقعیتی را جدی میگیرد: نولیبرالیسم نه با نقاب ناپسند خود، بلکه تحت لوای نوعی اقتصاد کاملا متمایز اخلاقی و غالبا مذهبی به قدرت میرسد؛ بهعبارت دیگر، دین در نقش نوعی مکمل ایدئولوژیک ظاهر میشود که برای عملکرد بینقص نولیبرالیسم لازم است.