چکیده:
یکی از چالشهای پیش روی اخلاق، در دهههای اخیر، ادعای عدم سازگاری اخلاق با اموری است که از جمله مهمترین عوامل سازنده سعادت انساناند. ادعا شده است که گاه تبعیت از نظریههای اخلاقی شخص را با بعضی از امور بسیار ارزشمند زندگی او، از جمله عواطف و تعهدات شخصیاش و نیز از دیگر انسانها بیگانه میسازد. ریلتون در مقاله «بیگانگی، پیامدنگری و اقتضائات اخلاقی بودن» سعی میکند که از جانب دیدگاه پیامدنگری به این ایراد پاسخ گوید. او، به این منظور، تقریری از پیامدنگری را، تحت عنوان «پیامدنگری سنجیدهکارانه»، مطرح میسازد که در نظر او، از اقتضاء بیگانگی میرهد. این مقاله، پس از توضیح تقریر ریلتون از پیامدنگری، به نقد تدبیری میپردازد که او از طریق طرح این تقریر برای حل معضل بیگانگی اندیشیده است و ضمن نشان دادن بعضی تعارضات در دیدگاه پیشنهاد شده، آن را به عنوان نوعی متمایز نمیپذیرد. توفیق تقریر مذکور در حلّ مشکل بیگانگی را نیز با مشکلاتی مواجه میبیند که به عدول از دیدگاه پیامدنگرانه میانجامد.
خلاصه ماشینی:
142-143) به همين ترتيب ، «پيامدنگري ذهني اين نگرش اسـت که هرگاه کسـي با گزينش اعمالي مواجه شود، بايد بکوشـد تا معين کند کدام فعل از افعالي که در اختيار اسـت ، خير بيشتري ايجاد ميکند و سپس بايد سـعي کند که بر طبق آن عمل کند»، اما بر اسـاس پيامدنگري عيني، «ملاک درستي يک فعل يا عمل اين اسـت که آيا آن عمل نسبت به اعمالي که در اختيار فاعل اند [در واقع ] خير بيشتري ايجاد ميکند يا نه » و بالاخره پيامدنگر سـنجيده کار «کسـي است که تعهدي ثابت به زندگياي به لحاظ عيني پيامدنگرانه دارد، ً ولي نيازي نيسـت که به هيچ شـکل بخصـوصـي از تصـميم گيري معتقد باشد و بنا براين ، لزوما در صدد تمشيت زندگياي به لحاظ ذهني پيامدنگرانه نيست »٥ (١٥٣-١٥٢ .
همين طور، به عنوان پيامدنگري ســنجيده کار، ژوان را مثال ميزند که ترجيح ميدهد پولي را که ميتواند به خيريه اي بدهد تا در روســتايي که دچار خشــکســالي شــده چاهي حفر کنند، خرج سـفري اضافي کند تا نزد همسرش برود و به او که احساس افسردگي ميکند کمک کند، اما او معتقد اسـت که هرچند کاري که او با انگيزٔە عشـق به همسرش انجام ميدهد، ممکن است موجب افزايش خير کلي نباشـد، ولي داشتن چنين روابط صميمي و از خودگذشتگي هايي که آن روابط ميطلبد، ِ در نهايت ، پيامدهاي بهتري دارد.