چکیده:
در داستان نبرد رستم و اسفندیار، دو ترکیب «تیر گز» و «آب رز»، پرسشها و پاسخهای بسیاری را پدید آورده است. محققان تقریبا از چند منظر به این داستان و عناصر آن نگریسته و تحلیلهایی ارائه نمودهاند. در این مقاله کوشیده شده تا با نقد آن نظرات، اولا تاکید شود که تاویل ساختارگرایی از عناصر این داستان بر مبنای تقابل دینی یا سنت و تجدد، تفسیری پذیرفتنی است؛ ثانیا برای این داستان و عناصر آن میتوان تحلیل نمادین هم ارائه داد و در آن صورت، این دو ترکیب، معانی نمادین گوناگونی را برمیتابند؛ ثالثا تاویل واقعگرایی از این عناصر نیز با توجه به مستندات دو کتاب «عجایبالمخلوقات» و «زراتشتنامه» امکانپذیر است که در آن صورت، «تیر گز» و «آب رز» هر دو در معنای واقعی هستند و به دلیل قدمت و تقدس در تیر کشندة اسفندیار به کار رفتهاند.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله کوشیده شده تا با نقد آن نظرات، اولا تأکید شود که تأویل ساختارگرایی از عناصر این داستان بر مبنای تقابل دینی یا سنت و تجدد، تفسیری پذیرفتنی است؛ ثانیا برای این داستان و عناصر آن میتوان تحلیل نمادین هم ارائه داد و در آن صورت، این دو ترکیب، معانی نمادین گوناگونی را برمیتابند؛ ثالثا تأویل واقعگرایی از این عناصر نیز با توجه به مستندات دو کتاب «عجایبالمخلوقات» و «زراتشتنامه» امکانپذیر است که در آن صورت، «تیر گز» و «آب رز» هر دو در معنای واقعی هستند و به دلیل قدمت و تقدس در تیر کشندة اسفندیار به کار رفتهاند.
را موجب شده است؛ اگر چه با وجود این پژوهشها، همچنان سؤالاتی دربارة برخی از عناصر آن داستان و حتی کل ماجرا وجود دارد؛ مثلا دربارة ترکیب «آب رز»، یکی از شاهنامهپژوهان معتقد است که این موضوع همچنان از مبهمات شاهنامه است و این بدان معنی است که هنوز میتوان در این باره سخن گفت و نگارنده نیز در قالب این مقاله بر آن است تا با مروری بر آن یافتهها، مجددا دو ترکیب «تیر گز» و «آب رز» را بهعنوان موضوع این مقاله قرار دهد و با جمعبندی نظرات ارائهشده در دو طیف کلی، این دو ترکیب را سه منظر ساختارگرایی، نمادگرایی و واقعگرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
(بهرام پژدو، 1338: 72-77) از این منظر، «آب رز» همان شراب است که به دلیل قدمت، قدرت اسرارآمیز در اتصال فرد به فراسو و تقدسش، باید در تیر و پیکان کشندة اسفندیار به کار رود.