چکیده:
چالش پیش روی سازمان ها در مدیریت استراتژیک منابع انسانی خود، همواره این بوده است که کدام
استراتژی ها و اقدامات مدیریت منابع انسانی موفقیت سازمان را تضمین خواهد کرد و در توسعه کارکنانی
که بتوانند مزیت رقابتی پایدار برای سازمان محسوب شوند موثر خواهد بود. امروزه برای پاسخگویی به
چالشهای رقابتی پیش روی سازمانها و دستیابی به اهداف و بقاء و سود آوری در جهان پویای کنونی یکی
از مولفههای افزایش دهنده موفقیت برای سازمانها متمرکز شدن بر وظیفه مدیریت استراتژیک منابع انسانی
است. هدف از مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکتها، کمک به کارکنان در جهت رفع نیازها و
همچنین پیشبرد اهداف شرکت است. مدیریت منابع انسانی ١ با جنبه های تجاری مربوط به کارکنان در
ارتباط است. این جنبه ها شامل پرورش، مزایا، استخدام، اخراج و مسائل سازمانی می شود. منابع انسانی هر سازمان به عنوان سرمایه ای مهم، دغدغهی عمدهی مدیریت استراتژیک منابع انسانی است. این واحد بر مسائل درازمدت کارکنان و ایجاد ساختاری سازمانی برای زمان تغییرات (مانند ادغام، رکود و تغییر
مالکیت) تمرکز می کند. این مدیریت به بهبود اخلاق سازمانی و تاثیر تصمیمات تجاری شرکت بر جامعه
اهمیت بالایی میدهد. از این رو با توجه به اهمیت منابع انسانی به عنوان مهمترین عامل تولید در سازمان ها و دست یابی به موفقیت در سازمان، در این مقاله ابتدا به بیان تاریخچه و مفهوم مدیریت استراتژیک و
مدیریت منابع انسانی و در ادامه با مطرح نمودن مفهوم مدیریت استراتژیک منابع انسانی به بحث مدیریت
استراتژیک منابع انسانی در موفقیت سازمان ها پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
Frolich &Klit Kou براي مديريت استراتژيک در کتب مختلف تعاريف متعددي بيان شده است که در اينجا به تعدادي از آن ها اشاره شده است : انسوف (١٩٩١) مديريت استراتژيک را به عنوان وظيفه اي جديد براي مديران عمومي تعريف ميکند که اساسا از روش سنتي مديريت متفاوت است (اخگر و ناصرزاده ، ١٣٨٩) مديريت استراتژيک عبارت است از دورانديشي تحول گرايي اقتضايي با تاکيد بر شناخت محيط و تاثير گذاري بر آن براي تحقق رسالت سازماني مديريت استراتژيک از فرآيند تضمين دستيابي سازمان به فوايد ناشي از بکارگيري استراتژي هاي مناسب طبق اين بيان ، يک استراتژي مناسب مطابق با نياز منديهاي يک سازمان در زمان مشخصتعريف ميشود (قلي ها و زارعي، ١٣٨٨) مديريت استراتژيک عبارت است از روندي پيوسته و تعاملي که هدف آن حفظ تناسب و هماهنگي کليت سازمان با محيط اطراف آن مي باشد (ملک محمدي، ١٣٩٢) ٥-مزاياي مديريت استراتژيک رويکرد مديريت استراتژيک بر مبناي تعامل مديران در همه سطوح سازماني و کسب و کار تاکيد نموده و نتايج رفتاري مشخصي را به همراه دارد که مشخصه نظام تصميم گيري مشارکتي است به همين علت بررسي تشخيص و ارزيابي دقيق تاثير فرموله کردن استراتژي بر عملکرد سازمان و يا کسب و کار اغلب نيازمند مجموعه اي از معيارهاي مالي و غيره ميباشد که اثربخشي مديران را مورد ارزيابي قرار ميدهند.
رويکرد استراتژيک در مديريت منابع انساني به مفهوم به کارگيري فنون و روش هايي نوين است که سازمان بتواند با اتکا به آنها در برابر محيط ناپايدار واکنش مناسب نشان داده و منابع انساني را در جهت کسب مزيت رقابتي بسيج کند (احمدي بالادهي، ١٣٩٣) مفهوم مديريت استراتژيک منابع انساني، مقاصد و طرح هاي سازمان را در مورد اين موضوع که چگونه اهداف سازماني از طريق کارکنان تحقق يابد تعريف ميکند و خود مبتني بر سه فرض است : اول سرمايه انساني منبع عمده ي مزيت رقابتي است ؛ دوم اين کارکنان هستند که طرح هاي راهبردي را به اجرا در مي آورند و سوم براي تعين مقاصد سازمان و نحوه ي رسيدن به آن بايد رويکردي سامان مند در پيش گرفته شود.