چکیده:
با توجه به بسترهای گوناگون دو مقوله موسیقی و ادبیات دارای استقلال و شخصیت های خاص خود
هستند. موسیقی و ادبیات دو فصل جدانشدنی از دیرباز موردتوجه قرار گرفتهاند تا جایی که نمی تواند
مرزی واقعی بینشان قرار داد. نظامی به طور صریح در اشعار خود به ابزار و آلات موسیقی اشاره کرده است
و بسیار این اصطلاحات را تکرار کرده است. نظامی علاوه بر بهره گیری از واژگان موسیقایی برای آفریدن
صور خیال، داستان های موسیقیایی در اشعار خود بکار برده است و مانند رهبر ارکستر، آنها را مدیریت
کرده است. از بررسی اشعار و واژگان استفاده شده توسط نظامی میتوان برداشت نمود که وی علاوه بر
علم نظری، توانایی عمل در موسیقی و نواختن آن را نیز داشته است. از این رو می توان نظامی را به عنوان
یکی از شاعران آشنا به تئوری موسیقی معرفی نمود.
خلاصه ماشینی:
نظامي علاوه بر بهره گيري از واژگان موسيقايي براي آفريدن صور خيال ، داستان هاي موسيقيايي در اشعار خود بکار برده است و مانند رهبر ارکستر، آنها را مديريت کرده است .
واژه هايکليدي: نظامي، موسيقي، آلات موسيقي، اشعار ٢١٤ / مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي، سال سوم ، شماره چهلم ، بهار ١٣٩٨ * * * * * مقدمه وجود اصطلاحات موسيقي در آثار شاعران پارسيگو بيانگر اهميت و گستردگي موسيقي در حيات اجتماعي و هنري ايرانيان و پيوستگي آن با شعر فارسي است .
از اين رو، استفاده او از عوامل دروني و بيروني برجسته سازي، همچون موسيقي بيروني (وزن شعر)، موسيقي کناري (قافيه و رديف ) و نيز موسيقي دروني که شامل توازن هاي آوايي و هجايي و واژگاني و نحوي است ، بايد متناسب با محتواي شعري و مضمون غنايي او باشد.
٢- زيبايي موسيقايي زيبايي ناشي از موسيقي شعر در ايجاد ساختار نهايي زيبايي شعر آن چنان حايز اهميت است که همه تعريف هاي شعر در تحليل نهايي بازگشتشان به اين تعريف خواهد بود: شعر تجلي موسيقايي زبان است (شفيعي کدکني، ١٣٧٠: ٢٧١) منصور رستگار فسايي نيز در «انواع شعر فارسي» با تغيير عنوان موسيقي دروني به موسيقي داخلي به همين چهار نوع موسيقي اعتقاد دارد؛ اما خسرو فرشيدورد در تقسيم بندي موسيقي شعر ميگويد: «مراد از موسيقي، وزن و قافيه و تناسب حروف است .
نتيجه گيري منظومه ها و اشعار نظامي يکي از منابع اساسي اصطلاحات موسيقي است و اکثر اصطلاحات و واژگان بزمي در اين مثنويها مشاهده ميشود.