چکیده:
موضوع و مفهوم اعیان ثابته و وحدت وجود، اندیشههای محوری عرفان عطار و ابن عربی را تشکیل میدهند. این نوشتار بر آن است تا بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه تشابه اندیشههای مذکور را از منظر کهنالگوها بررسی نماید. مطابق نتایج، عطار و ابن عربی در مقولههای اعیان ثابته و وحدت وجود اشتراک دارند. ﻻﻳﻪﻫﺎﻯ ﺯﻳﺮﻳﻦ این تشابه را میتوان در ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهنالگوی خویشتن دانست. سیمرغ یا اعیان ثابته همان نمونه خداگونه و آغازین در آفرینش موجودات هستند که بیانگر نخستین تجلی و مظهر اسماء الهیاند و به همین جهت ارزشمندند و یگانگی با آن بیانگر غایت رشد انسان است. اما به تناسب تفاوت در محیط فرهنگی، هر یک از شخصیت های مذکور ابتکاراتی داشتهاند: ابتکار ابن عربی را میتوان در وضع اصطلاح اعیان ثابته با دو تجلی فیض اقدس و فیض مقدس دانست و ابتکار عطار آن است که در تناظر انسان و جهان از جنبه جزئی تمثیل ابتکاری "ذره و خورشید" و "ذره و عالم" را در مقابل تمثیل تکراری فلسفی اندام وارگی جهان ابن عربی ابداع کرده است و از جنبه کلی هم تمثیل جامع تناظر سیمرغ با سیمرغ را خلق نموده است که حاوی اندیشه عرفانی وحدت وجود با زیر مجموعههایی چون وحدت در کثرت، تفاوت جزئی جهان سایهای و مثالی، تناظر جهان سایهای و مثالی، کمال گروهی سالکان و شعور کیهانی است و همه زیر مجموعههای مذکور در عرفان ابن عربی نیز وجود دارند که بیانگر یگانگی اندیشه های بشری است.
خلاصه ماشینی:
اما به تناسب تفاوت در محيط فرهنگي، هريک از شخصيت هاي مذکور ابتکاراتي داشته اند: ابتکار ابن عربي را ميتوان در وضع اصطلاح اعيان ثابته با دو تجلي فيض اقدس و فيض مقدس دانست و ابتکار عطار آن است که در تناظر انسان و جهان از جنبۀ جزئي، تمثيل ابتکاري «ذره و خورشيد» و «ذره و عالم » را در مقابل تمثيل تکراري فلسفي اندام وارگي جهان ابن عربي ابداع کرده و از جنبۀ کلي هم ، تمثيل جامع تناظر سيمرغ با سيمرغ را آفريده است که حاوي انديشۀ عرفاني وحدت وجود با زيرمجموعه هايي همچون وحدت در کثرت ، تفاوت جزئي جهان سايه اي و مثالي، تناظر جهان سايه اي و مثالي، کمال گروهي سالکان و شعور کيهاني است و همۀ زيرمجموعه هاي مذکور در عرفان ابن عربي نيز وجود دارند که بيانگر يگانگي انديشه هاي بشري است .