چکیده:
در نظام سرمایهداری تولیدکننده بر مبنای اخلاقی سودگرایی(Utilitarianism)، حداکثرکردن سود را ملاک کار خود قرار میدهد؛ اما در نظام اقتصادی اسلامی و بر اساس مبانی هستیشناختی و اخلاقی خاص خود، نیاز(Need) به عنوان مهمترین معیار اخلاقی برای فعالیت تولیدی تلقی شده است.
بحث از مقوله نیاز به عنوان ملاک ارزشی، از دو جهت اساسی حائز اهمیت است، یکی از حیث مسئولیت اخلاقی تولیدکننده در قبال خود و خانواده که درآمدی کسب کند تا نیازهای شخصی و خانوادهاش به امکانات زندگی را رفع نماید و دوم از حیث مسئولیت اخلاق اجتماعی که تولیدکننده نسبت به همنوعان و جامعه به عنوان تقاضاکننده و مصرفکننده محصولات دارد. بر این اساس ساختار بحث در دو جهت فوق سامان یافت.
از نظر این مقاله مهمترین ویژگیهای ارزشی نیاز در نظام اقتصادی اسلام، تاکید بر واقعیبودن نیاز و تاکید بر رفع نیازهای کلان جامعه از قبیل امنیت، عدالت و توسعه اقتصادی است که تولیدکننده در انتخاب نوع و جهتگیری تولید کالا و خدمات، اخلاقا باید خود را ملتزم به رعایت آنها ببیند.
خلاصه ماشینی:
معيار اخلاقي توليد در نظام اقتصادي اسلام تاريخ دريافت : ١٣٩٧/٤/٢٧ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/٠٩/٠٣ * ___________________________________________________________ محمد جداري عالي چکيده در نظام سرمايه داري توليدکننده بر مبناي اخلاقي سودگرايي (Utilitarianism)، حداکثرکردن سود را ملاک کار خود قرار ميدهد؛ اما در نظام اقتصادي اسلامي و بر اساس مباني هستيشناختي و اخلاقي خاص خود، نياز (Need) به عنوان مهم ترين معيار اخلاقي براي فعاليت توليدي تلقي شده است .
بر اين اساس نياز واقعي به عنوان ملاک اخلاقي فعاليت هاي توليدي معرفي شد که طبق تعريف به آن دسته از کمبودها اطلاق ميشود که رفع آنها در راستاي رسيدن به اهداف به ويژه هدف عالي و نهايي انسان و جامعه -که همان کمال و سعادت و تقرب من علوي به حق تعالي است ،- ضرورت دارد و با وجود آن کمبودها، نيل به هدف ميسور نيست و يا بسيار سخت است ؛ بنابراين جهت نيل به هدف عالي ـ کمال و سعادت و تقرب من علوي به حق تعالي ـ لازم است موانع آن ، که عبارت از نيازهاي واقعي انسان است ، از سر راه برداشته شود.
اين در حالي است که در نظام اقتصادي اسلام توليدکننده مسلمان بر اساس تعريف خود از نياز، توجه خود را به رفع نيازهاي واقعي معطوف ميدارد؛ چراکه مفهوم نياز را نه مطلق احساس کمبود بلکه صرفاً به آن دسته از کمبودها اختصاص داده که رفع آنها در راستاي رسيدن به هدف عالي و نهايي انسان و جامعه ، ضرورت دارد و با وجود آن کمبودها، نيل به هدف ميسور نيست و يا بسيار سخت است و چنين کمبودي نياز واقعي شمرده ميشود (ر.