چکیده:
این پژوهش به بررسی تاثیر مدیریت فعالیت های واقعی بر قیمت گذاری بازار و میزان دارایی های نقدی و تاثیری که کیفیت راهبری شرکتی می تواند بر این رابطه بگذارد، می پردازد. بدین منظور، داده های 117 شرکت برای دوره زمانی 1391 تا 1394 استفاده شد که البته برای اندازه گیری برخی متغیرها، داده های این شرکت ها برای 4 سال قبل و یک سال بعد، طی سال های 1387 تا 1395 جمع آوری و استفاده شد. تاثیر مدیریت فعالیت های واقعی بر میزان و قیمت گذاری دارایی های نقدی، با مدل رگرسیون چند متغیره بررسی شد. همچنین، برای ارزیابی کیفیت راهبری شرکتی، مدلی با شاخص های متداول، طراحی و تاثیر آن بر قیمت گذاری دارایی های نقدی بررسی گردید. بر اساس نتایج پژوهش، مدیریت فعالیت های واقعی افزاینده درآمد بر میزان و قیمت گذاری دارایی های نقدی تاثیر معناداری دارد. همچنین، نتایج بیانگر این مطلب است که ضریب مربوط به اثر تعاملی دارایی های نقدی و سود غیرعادی فروش دارایی ها در شرکت های دارای راهبری شرکتی قوی، به طور معناداری بیش از همین ضریب در شرکت های دارای راهبری شرکتی ضعیف است. به بیان دیگر، کیفیت راهبری شرکتی، موجب تعدیل معنادار این تاثیر می شود.
خلاصه ماشینی:
1 Shipper 2 Real Activities Management 3 Daniel, Denis and Naveen 4 Chen, Rees and Sivaramakrishnan 5 Zhang 6 Roychowdhury راهبری شرکتی مجموعه ای از سازوکارهایی است که کاهش ریسک نمایندگی را از طریق افزایش نظارت بر اقدامات مدیران ، تحدید رفتار سوداگرانه آن ها و بهبود کیفیت اطلاعات انتشاریافته شرکت ها در نظر دارد و موجب میشود مدیر که کنترل کننده واقعی واحد تجاری است ، تشویق شود تا ارزش جریانات نقدی مازاد را در جهت منافع مالکان حداکثر سازد (بوشمن و اسمیت ١، ٢٠٠١).
اول ، نشان میدهد که معاملات واقعی که 1Bushman and Smith به طور مستقیم بر جریانات نقدی تأثیر میگذارند، چگونه در داراییهای نقدی نقش دارند و دوم ، نشان میدهد که بازار، چگونه زمانی که مدیریت ، تلاش هایی را جهت دست کاری سود انجام داده است ، استفاده های آتی مورد انتظار داراییهای نقدی را قیمت گذاری میکند لذا، تائید تلاش تنظیم کنندگان استانداردهای حسابداری برای کاربرد بیشتر سنجش ارزش منصفانه میتواند به طور بالقوه باعث کاهش برخی از رفتارهای فرصت طلبانه که در این پژوهش بررسی میشوند، شود.
به بیان دیگر، نتایج نشان میدهد مدیران از طریق مدیریت فعالیت های واقعی افزاینده سود، موجب کاهش جریانات نقدی آتی و کاهش ارزش بلندمدت شرکت میشوند و از دید سرمایه گذاران ، این کار یک روش فرصت طلبانه برای ارضای اهداف شخصی مدیریت است که منجر به کاهش قیمت گذاری داراییهای نقدی میشود.