چکیده:
شادی از مهمترین حالات روحی و روانی انسان است که با توجه به اهمیتش در زندگی فردی و اجتماعی، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مختلف، از جمله شاعران بوده است. هدف این پژوهش نیز بررسی جایگاه شادی در زندگی، چرایی شاد زیستن، انواع شادی و راههای رسیدن به آن، در شعر نظامی است. از نظر نظامی، با توجه به زندگی پر از رنج و سختی و جهان ناپایدار، شاد زیستن برای ادامه زندگی امری اجتنابناپذیر است. وی شادیای را که ریشه در معنویت دارد و نتیجه فضایل اخلاقی است، بهعنوان یکی از اهداف مهم در زندگی مطرح کرده است. به باور وی، شادی به دو دسته مطلوب و نامطلوب تقسیم میشود و در نتیجه عوامل مختلف ذهنی و عینی به دست میآید؛ اینکه انسان بر اساس فضایل اخلاقی عمل کند، دلبسته ثروت نباشد، دوستی و روابط اجتماعی مناسب با دیگران داشته باشد؛ حاکمان و عاملان، عدالت پیشه و به فقیران کمک کنند. همچنین داشتن خانواده سالم و طبیعت زیبا میتواند در انسان احساس شادی را برانگیزاند. نظامی مرگ را پایان زندگی نمیداند و از آنجا که به اعتقاد او، این پدیده سبب وصال به معشوق ازلی میشود، آن را عاملی برای شادمانی میداند.
خلاصه ماشینی:
نظامي در اين زمينه ، مسائل مختلفي مانند رابطۀ شـادي بـا فلسـفي زنـدگي، فلسفۀ شادي، شاديهاي مطلوب و نامطلوب و راه هاي رسيدن بـه شـادي مطـرح کـرده است که در اين پژوهش ، اين مسائل بررسي ميشوند و بـه ايـن پرسـش هـا پاسـخ داده ميشود که از نظر نظامي، شادي در فلسفۀ زندگي و معنابخشـي بـه آن ، چـه جايگـاهي دارد؟ چرا انسان بايد شاد زندگي کند؟ آيا به هر شيوه اي انسـان بايـد از زنـدگي لـذت ببرد؟ و براي رسيدن به شادي، چه راه هايي وجود دارد؟ ٢.
فلسفۀ شاد زيستن از نظر نظامي ناپايداري زندگي، معماي مرگ ، شکست در رسيدن به اهداف و وضـعيت نامسـاعد اجتماعي، از جمله عواملي هستند که سبب ميشود تا انسان از فلسـفۀ زنـدگي پرسـش کند و بر اين مبنا نيز پاسخ هايي داده ميشود (نـک : نصـري، ١٣٩٠: ٤٠ــ٤٤)؛ چنـان کـه خيام بر اساس انديشيدن به ناپايداري زندگي، «از مخاطبانش ميخواهد خود را از اندوه دنياي ناپايدار نجات دهند؛ چراکه گذرندگي دنيا و عمر، جبري است و در دست اختيار کسي نيست ؛ ازاين رو ميگويد مهم نيست که گذشته را نداري يا ممکن اسـت آينـده را نداشته باشي؛ ولي اين دم را که داري، شادکام باش » (کيخـاي فرزانـه ، ١٣٨٩: ١٢٨).