چکیده:
هدف: شناسایی عاملهای اندازهگیری دانش اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و تعیین نوع رابطه متغیرهای پنهان؛
هدف پژوهش حاضر است .
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش جمعآوری دادهها منابع کتابخانهای و پرسشنامه بوده و برای بررسی و
تحلیل دادهها از تکنیکهای تحلیل عاملی اکتشافی و دیمتل استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای
هیئتعلمی رشته مدیریت آموزشی و مدیریت منابع انسانی دانشگاههای دولتی کشور به تعداد ۱۳۷ نفر است.
یافتههای پژوهش: یافتههای پژوهش نشان داد ٩۵ شاخص مور اندازهگیری دانش اعضای هیئتعلمی در ۵
عامل یا متغیر پنهان «توانایی مدیریتی» «توانایی علمی (بنیادی)»، «توانایی علمی (کاربردی)»، «مهارت در
تعامل و ارتباطات» و «مهارت تخصص» گروهبندی شده و طبق تکنیک دیمتل، نوع رابطه متغیرهای پنهان و
مدل مفهومی تنظیم شد.
محدودیتها و پیامدها: مدل تحقیق حاضر قابل استناد در خصوص اعضای هیئت علمی رشتههای پزشکی و
هنر به دلیل تفاوت شاخصهای سنجش دانش نیست.
پیامدهای عملی: ارائه مدلی که میتواند دانش اعضای هیئت علمی را به صورت کمی و به عنوان مبنایی جهت
مقایسه دانش و تعیین رتبه بیان نماید.
ابتکار یا ارزش مقاله: با وجود ارائه مدلهای متنوع اندازهگیری دانش، هیچکدام قابلیت استفاده در دانشگاهها
به لحاظ اهداف غیرانتفاعی آنها را نداشته و بعلاوه مدلهای موجود به دلیل عدم پوشش تمامی ابعاد دانش، قابلیت
عمومی شدن را ندارند بنابراین مدلی که بتواند دانش اعضای هیئت علمی را اندازهگیری ارزش مطالعاتی
چشمگیر و دستاورد خوبی به همراه خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
منطقه بندی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور بر اساس استان (اداره کل تحول اداری و فناوری اطلاعات ، ١٣٩٤) (رجوع شود به تصویر صفحه) برای نظرسنجی از خبرگان و استخراج متغیرهای پنهان پژوهش ، پرسشنامه ای حاوی شاخص های مؤثر اندازه گیری دانش اعضای هیئت علمی به منظور سنجش میزان اهمیت هر شاخص به اعضای نمونه فرستاده شد.
گروه بندی شاخص های مؤثر و ابعاد اندازه گیری دانش منابع انسانی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران (رجوع شود به تصویر صفحه) پس از شناسایی متغیرهای پنهان مدل ، نوع رابطه علت و معلولی متغیرها با استفاده از تکنیک دیمتل که از کاربردیترین روش های مسائل تصمیم گیری است ، تعیین شد.
به علاوه برنامه های توانمندسازی و ارتقای اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها به طور اساسی ارزیابی شود؛ بدین صورت که بر اساس یافته های این پژوهش ، از میان شاخص های مؤثر اندازه گیری دانش منابع انسانی دانشگاه ها، مهارت انجام پژوهش (کمی و کیفی)، دانش خاص (تخصص در رشته و مورد ویژه )، هدفمندی مطالعات و پژوهش ها، تعداد اختراع ، اکتشاف و نظریه جدید علمی، ارتقای مستمر مهارت ها، تألیف یا تصنیف کتاب ، بررسی، نقد، ویرایش و تصحیح انتقادی کتاب و مجله ، ارائه ایده و ایجاد نوآوری و همچنین تسلط ، تجربه و مهارت در تدریس دارای بالاترین امتیاز، مطابق نظرهای خبرگان ، حین اجرای تکنیک دلفی ـ فازی بودند؛ بنابراین شاخص های فوق الذکر که بالاترین تأثیر را بر میزان دانش منابع انسانی در دانشگاه ها دارند، به عنوان معیارهای اصلی ارتقا و تبدیل وضعیت اعضای هیئت علمی لحاظ شود.