چکیده:
اعتراض فرزند کوچک امام علی (ع) به نحوه گردش نخبگانی در حکومت امویان که منجر به نبرد خونین نینوای سال 61 هـ.ق شد، مهمترین واقعه معنابخش جنبش های سیاسی در میان شیعیان و ایرانیان معاصر بوده است. این مساله موجب شده تا اندیشمندان و تحلیل گران از زوایای مختلف به بررسی و تحلیل آن همت گمارند. مقاله حاضر نیز با توجه اهمیت قیام امام سوم شیعیان با استفاده از نظریه گفتمانی لاکلا و موفه، این واقعه را از دریچه ای نو بررسی کرده و در آخر نتیجه گرفته که یکی از دلایل مهم ماندگاری و اثرگذاری این قیام در میان مسلمانان وجوه پررنگ زبانی و گفتمانی آن است که این واقعه را از بیش از هزار سال قبل تا به امروز زنده و پویا نگه داشته است.
خلاصه ماشینی:
انتخاب عثمان بن عفان از بني اميه توسط شوراي شش نفره منصوب عمر باعث شد تا قدرت سياسي به گفتمان اموي راه يابد و به اين ترتيب با توجه به استعداد بالقوه هژموني در اين گفتمان، بني اميه توانست به يكي از سلسلههاي قدرتمند در سياست جهان اسلام تبديل شود و گفتمان رقيب خود يعني علويان و بني هاشم را به حاشيه رانده در موضع اپوزيسيون قرار دهد.
امام حسن(ع) وقتي مشاهده كرد در جامعه اسلامي دوآليسم قدرت اتفاق افتاده است بدين معني كه قدرت رسمي، در اختيار علويان قرار دارد اما اين امويان هستند كه قدرت واقعي را اعمال ميكنند و در واقع گفتمان علوي عميقا با بحران نفوذ مواجه شده است، خلافت را در ضمن معاهده صلح به معاويه بن ابي سفيان واگذار كرد.
در اين شرايط امام حسين(ع) به عنوان مهمترين سوژه سياسي و رهبر گفتمان علوي دو راه در پيش داشت يا با سكوت در مقابل هجمه هاي امويان، شاهد غيرفعال شدن، فروپاشي و حذف كامل گفتمان علوي باشد و يا اينكه اقدام به اتخاذ راهكاري براي برون رفت از انزوا و خطر فروپاشي گفتماني كند.
هدف اين قيام بازگشت گفتمان علوي به متن تحولات سياسي جهان اسلام، خروج علويان از انزوا و دور شدن از خطر فروپاشي و حذف كامل، به چالش كشيدن روايت اموي از اسلام، تاريخ اسلام و در نهايت مشروعيت زدايي از حاكميت بنياميه، متزلزل كردن هژموني امويان و فعال كردن هستههاي مقاومت در سرتاسر جهان اسلام به ويژه در عراق و حجاز و همچنين تئوريزه كردن دال مقاومت در انديشه سياسي اسلامي بود.