چکیده:
محمدرضا شاه در سال 1353 ش، تصمیم به انحلال احزاب سیاسی دولتی «مردم»، «میلیون» و «حزب ایران نوین» گرفت چراکه گمان می کرد با انحلال این احزاب و تاسیس حزب واحد و فراگیرمی تواند از بروز بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کندو جانشینش بدون مواجه با مشکل جدی به سلطنت برسد. درنهایت از طریق حزب رستاخیز، پایگاهی برای تحکیم موقعیت نظام شاهنشاهی، قانون اساسی ونیز دستاوردهای انقلاب سفید فراهم آورد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی-نحلیلی است و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده است. شیوه تاسیس و عضوگیری و فعالیت حزب رستاخیز به گونه ای بود که در فاصله ای دوسه ساله به صورت یکی از نمادهای دیکتاتوری روزافزون شاه درآمد. حزبی که قرار بود ستون سیاسی نظام شاهنشاهی باشد، یکی از زمینه های انتقاد از نظام شد و با رشد جنبش انقلابی هدف نفرت و خشم مردم قرار گرفت؛ و در مهر 57 چاره ای جز انحلال نیافت.
خلاصه ماشینی:
او گمان می کـرد که با انحلال احزاب پیشین و تأسیس حزب واحد و فراگیر که با عضویت اجباری تمـام مـردم ایران توأم خواهد بود می تواند از بروز بحران های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کنـد و امیدوار باشد پس از کناره گیری اش ، فرزندش بـدون مواجـه بـا مشـکل جـدی بـه سـلطنت می رسد و درنهایت از طریق حزب رستاخیز، پایگاهی برای تحکیم موقعیت نظـام شاهنشـاهی ، قانون اساسی و نیز دستاوردهای انقلاب سفید فـراهم آورد.
بنابراین این بررسی بر آن است با توجه به منابع کتابخانه ای و اسنادی ، مشخص کند حـزب رستاخیز با چه انگیزه ای تشکیل شد؟ و پاسخ به این سؤال که آیا حـزب رسـتاخیز بـه اهـداف خود رسید؟ و اینکه حزبی که برای ثبات و حفظ رژیم به وجود آمده بود، چه فرایندی را طـی کرد که به جای برآورده کردن اهداف دولت ، رونـد سـقوط نظـام پادشـاهی را تسـریع کـرد؛ و همچنین برآوردی از میزان پیروزی یا شکست حکومت پهلوی در ایجاد حزب فراگیر رستاخیز ملی به دست آورد.
طراحان حزب رستاخیز مشاوران شاه معتقـد بودنـد کـه راه رسـیدن بـه ثبـات سیاسـی و پیشـرفت در کشـورهای درحال توسعه ، ایجاد یک نظام حزبی نیرومند و منسجم و فراگیر است که به صورت عامل پیوند بین دولت و جامعه عمل خواهد کرد و درنهایت پشتیبان هیئت حـاکم در اجـرای برنامـه هـای ١- مظفر شاهدی ، (١٣٨٢) حزب رستاخیز؛ اشتباه بزرگ ، ج اول ، چ دوم ، تهران ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسـی : صص ١٣٧-١٣٨.