چکیده:
بسیاری از دیدگاههای موجود در علم دینی در سطح نظری تلاش کردهاند تبیینی از روششناسی علم دینی ارائه نمایند؛ اما مشخص نکردهاند چگونه میتوان به صورت عملیاتی، یک پژوهش را اجرا نمود؟ هدف پژوهش حاضر تبیین سه مؤلفه از مدل روششناختی الگوی علوم انسانی اسلامی مختار است: 1) موضوعشناسی؛ 2) نظام مفاهیم پایه؛ 3) جهتداری علوم و دلالتهای روششناختی آن برای علوم انسانی اسلامی. پژوهش حاضر به احصای دو مسیر مشخص برای شناسایی موضوع و مفاهیم پایه منتهی گردید. جهتداری علوم مورد تأیید و سمت و سوی سیره، فعل و قول امام بر نظاموارۀ علوم انسانی اسلامی مفروض گرفته شد. استخراج «روشگان» و «منطق» حاکم بر دین، از طریق نگرش نظاموارهای به قرآن و سنت که از طریق همافزایی جهتدار فقیهان، فیلسوفان و عارفان بزرگ فراچنگ میآید، در حیطۀ تخصص فضلای حوزوی و نظریهپردازی برای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب متناسب با منطق مذکور، در حیطۀ تخصص استادان علوم انسانی فرض شد. علیرغم عملیاتینمودن چندین شاخصه از مدل روششناختی مختار تا کنون هنوز تبیین بسیاری از شاخصههای مطرح در مدل مذکور برای تحقیقات آتی ضروری است.
خلاصه ماشینی:
هدف نوشتار حاضر تبیین سه مؤلفه کلیدی از این الگو (تقوی، 1395الف)، به عنوان الگوی روششناسی مختار میباشد که میتوان آن را در قالب سه پرسش زیر مطرح کرد: در نظاموارۀ علوم انسانی اسلامی، موضوعشناسی چگونه عملیاتی میشود؟ یکی از موارد مهمی که هم تحتتأثیر یک دستگاه معرفتی شکل میگیرد و هم آن را تحتتأثیر قرار میدهد، تعیین نظام موضوعات است.
نکته پایانی اینکه به نظر میرسد همانطورکه امام( در حد فهم افراد با آنان سخن میگویند و واقعیت از لایههای متعددی برخوردار است که در یک پیوستار از عمق قرار دارد، روششناسی نیز بر اساس کیفیت محقق به لایههای متعددی تقسیم میشود؛ به عبارت دیگر در نظاموارۀ علوم انسانی اسلامی، محقق تنها یک تکنسین مجری پژوهش نیست که با فراگیری تعدادی از تکنیکها به امر تحقیق مبادرت ورزد؛ بلکه بر اساس موضوع پژوهش، کیفیت فاعل شناسایی که به امر تحقیق مبادرت میورزد، متفاوت میشود؛ لذا شاید بتوان توان محققان را به مثابه طیفی در نظر گرفت که در یک سر آن، کسانی قرار میگیرند که از یک طرف، به صورت همهجانبه و تنزیهی از دنیای سکولار و غرب فاصله گرفته و از طرف دیگر به صورت سعی و وجودی با ارزشهای اصیل اسلامی ارتباط برقرار کردهاند.