چکیده:
دیپلماسی عمومی که از دهه 1960 برای توصیف جنبههای جدید دیپلماسی بینالمللی وارد حوزه روابط بینالملل شد؛ حلقهای از زنجیره تحول تکاملی دیپلماسی در دورههای زمانی گوناگون محسوب شده است. از سوی دیگر، آمریکا را باید از معدود قدرتهای بزرگ دانست که از ابتدای ورود به عرصه نقشآفرینی در محیط بینالمللی، از دیپلماسی یادشده بهره برده و همواره به شیوهها و ابزارهای جدید و نوآورانه برای تحقق اهداف موردنظر متعهد بوده است. در این نگارش، در راستای توجه به تجارب گسترده حاصل از کاربست دیپلماسی عمومی در دوره جنگ سرد و دهه پایانی قرن بیستم، تمرکز اصلی بر سالهای پس از یازدهم سپتامبر بوده و سعی میشود که ابعاد کمّی و کیفی رویکرد کابینههای بوش دوم و اوباما در مورد استفاده از دیپلماسی عمومی در فضای مبارزه با تروریسم تشریح شود. پرسش اصلی اینکه «حادثه 11 سپتامبر از چه تاثیری بر روند تحولی دیپلماسی عمومی ایالاتمتحده برخوردار بوده است؟» در پاسخ به پرسش یادشده، فرضیه موردنظر عبارت است از اینکه در چارچوب رویکرد محوری مبارزه با تروریسم، دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکا بهویژه در دوره بوش از ابعاد بودجهای، نهادی و ...، اهمیت بالاتری در مقایسه با مقطع پیش از آن برخوردار شده است. بهمنظور یافتن پاسخ مناسب و بررسی فرضیه مطرحشده از روش کتابخانهای برای جمعآوری اطلاعات استفادهشده است.
خلاصه ماشینی:
در سال ١٩٨٥ وزارت خارجه آمريکا در تعريف ديپلماسي عمومي بيان داشت : ديپلماسي عمومي به برنامه هاي تحت حمايت دولت اشاره دارد که هدف از آن ها، اطلاع رساني يا تحت تأثير قرار دادن افکار عمومي در کشورهاي ديگر بوده و ابزار اصلي آن نيز انتشار متن ، تصاوير متحرک، مبادلات فرهنگي، راديو، تلويزيون و اينترنت است (احدي،١٣٨٩ ب : ١٦٣ و خرازي آذر، ١٣٨٩: .
دفتر مزبور در بخش گزارش عملکرد سال ٢٠٠١ خود در پاسخ به اين پرسش که «چگونه ديپلماسي به ما خدمت ميکند؟» با تصريح به اينکه ديپلماسي را براي ارتقا و محافظت از منافع آمريکاييان به کار ميگيرد، کارکردهاي زير را براي ديپلماسي برشمرد: مديريت روابط ديپلماتيک با ديگر کشورها و نهادهاي بين المللي؛ حفظ ثبات در مناطقي که آمريکا در آن ها منافع حياتي دارد؛ همگرا کردن کشورها و ملت هاي مختلف براي رفع بحران هاي جهاني نظير تروريسم (آشنا، ١٣٨٦: ١٩٧): سوم - ارائه برنامه هاي حمايتي در مراکز فرهنگي و آموزشي: در اين مورد ميتوان به «برنامه کنج آمريکايي در کتابخانه ها- ١٩٩٤» اشاره کرد.
در ارتباط با آمريکا بايد گفت که اهتمام اين دولت به کاربست ديپلماسي عمومي در شرايط جديد بر اساس فرصت خلق مضامين لازم به پيش رفت : ايجاد پيوند گفتمان هاي بنيادين هويتي در جهت ايجاد نظم ليبرالي با هدف راهبردي مبارزه با پديده تروريسم (سجادپور، ١٣٨١: ٤٥).