چکیده:
مهاجرتهای محیطزیستی ممکن است شکلهای پیچیدهای (اجباری یا اختیاری؛ موقت یا دائم؛ و داخلی یا بینالمللی) به خود بگیرند. دستهبندی مهاجرین بر مبنای انگیزههای آنان، و جداکردن عوامل محیطزیستی از عوامل اقتصادی-اجتماعی، نه امکانپذیر است و نه فایدهای حاصل میکند. لذا رژیم حمایت از مهاجرین محیطزیستی، در وهلهی نخست باید بر مبنای آسیبپذیری و نیازهای مهاجرین طراحی شود. در حال حاضر هیچ سند الزامآور بینالمللی که اختصاصاً به جابجاییهای محیطزیستی بپردازد، وجود ندارد. برخی پیشنهاد کردهاند که کنوانسیون 1951 در خصوص وضعیت پناهندگان، به این منظور توسعه یابد. گروهی نیز تهیهی یک کنوانسیون جدید برای حمایت از آوارگان محیطزیستی را مدنظر قرار دادهاند. مقالهی حاضر استدلال نموده که تهیهی کنوانسیون جدید برای این منظور، در وضعیت سیاسی فعلی که دولتها عمدتاً در پی محدود کردن تعهدات خود در قبال پناهندگان و آوارگان هستند، توفیقی حاصل نمیکند. بازنگری و اصلاح کنوانسیون 1951 نیز میتواند باب مذاکرهی مجدد را دربارهی حقوق و تکالیف دولتها در قبال پناهندگان گشوده، و کل رژیم موجود را تهدید نماید. پیشنهاد شده که تقویت تعهد دولتها به اجرای حقوق بشر در وضعیتهای اضطراری، با عنایت به دکترین «مسؤولیت حمایت»، میتواند خلأ موجود را تا حد قابلقبولی جبران نماید.
خلاصه ماشینی:
from Yamatomo and Esteban, 2014: 219-220)، معتقد است که دولتها برای تصمیم درباره حمایت از آوارگان محیط زیستی معمولا عوامل ذیل را مد نظر قرار میدهند: الف- ارادی یا اجباری بودن جابجایی: در صورتی که شخص بدون اجبار یا اضطرار تصمیم به مهاجرت گرفته باشد، [علیالظاهر] مستحق حمایت بینالمللی نیست؛ ماهیت مسألهای که منجر به جابجایی شده: معمولا جابجاییهای ناشی از حوادث طبیعی و تغییر سریع شرایط، نسبت به موارد ناشی از تغییرات تدریجی اقلیم، با چالشهای حمایتی کمتری روبرو هستند؛ پ- تأثیر عوامل انسانی در جابجایی آوارگان: اگر مهاجرین علاوه بر مواجهه با عوامل محیط زیستی، با مواردی همچون تبعیض در برخورداری از حمایت و امدادرسانی مواجه بوده باشند، معمولا دسترسی بیشتری به حمایت و امداد بینالمللی خواهند داشت؛ عبور از مرزهای بینالمللی: اشخاصی که پس از ترک سکونتگاه خود موفق به عبور از مرزهای بینالمللی نشدهاند، به عنوان آوارگان داخلی شناخته شده و علیالاصول تحت حمایت دولت متبوع خود قرار دارند؛ جهتگیری سیاسی دولتها درباره مسائل محیط زیستی و بشردوستانه: معمولا مهاجرت محیط زیستی، با انگیزههای دیگر (از قبیل فرار از فقر و آسیبهای اجتماعی) همراه است و در برخی موارد دولتها ضمن انکار آثار تغییرات اقلیمی، سعی میکنند انگیزههای اقتصادی آوارگان را برجسته نموده و آنان را از حمایت محروم کنند.