چکیده:
این مقاله در چارچوب رویکردی بین رشتهای، میکوشد از منظر جامعهشناسی سیاسی و اقتصاد سیاسی بینالمللی بازار نفت، رابطه تعاملی میان حرکتهای ناسیونالیستی نفتی در کشور و تحولات در قواعد تولید و فروش نفت در بازار جهانی نفت را در یک بازه زمانی بسیار مهم بررسی و تحلیل کند؛ رویکردی که در مطالعات در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، پرسش اصلی مقاله این است که شرایط اجتماعی داخلی و قواعد ساختاری بازار نفت جهان در بازه زمانی 1300 تا 1360، چگونه بر سیر تحول حرکتهای ناسیونالیستی نفتی در کشور تاثیر گذاشتهاند؟ پاسخی که به عنوان فرضیه به این پرسش داده شده، این است که «میزان عمق اجتماعی حرکتهای ناسیونالیستی نفتی و میزان قوت/ ضعف قواعد ساختاری تولید و فروش نفت در بازار جهانی نفت، در این دوره زمانی، از طریق تعیین اهداف و دستاوردهای جنبش ناسیونالیسم نفتی، پنج دوره متمایز از ناسیونالیسم نفتی را در کشور رقم زده است. مقاله نشان میدهد که دستهبندی ناسیونالیسم نفتی در پنج دوره زمانی مورد نظر، به درک بهتر ما از سیاست نفت در ایران و کشورهای نفتخیز و همچنین، رابطه تعاملی تحولات نفتی در کشورهای نفتخیز با تحولات بازار جهانی نفت در هر دوره کمک میکند. در همین راستا ویژگیهای هر دوره از نظر شرایط بازار نفت، شیوه عملکرد شرکتها، ماهیت حرکتهای ضد استعماری و اهداف و نتایج این حرکتها به تفکیک بررسی شده است. روش تحقیق مقاله، توصیفی- تاریخی و تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه تحقيقات سياسي بين المللي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرضا شماره سي و سوم - زمستان ١٣٩٦ / صص ٣٢ - ١ تحليل رابطه تعاملي ناسيوناليسم نفتي در ايران و تحولات ساختاري بازار نفت جهان 1 سيد سعيد ميرترابي تاريخ دريافت :١٣٩٦/٦/٢٠ تاريخ پذيرش : ١٣٩٦/١٠/٢٣ چکيده اين مقاله در چارچوب رويکردي بين رشته اي، ميکوشد از منظر جامعه شناسي سياسي و اقتصاد سياسي بين المللي بازار نفت ، رابطه تعاملي ميان حرکت هاي ناسيوناليستي نفتي در کشور و تحولات در قواعد توليد و فروش نفت در بازار جهاني نفت را در يک بازه زماني بسيار مهم بررسي و تحليل کند؛ رويکردي که در مطالعات در اين حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است .
در همين راستا، پرسش اصلي مقاله حاضر، اين است که شرايط اجتماعي داخلي و قواعد ساختاري بازار نفت جهان در بازه زماني ١٣٠٠ تا ١٣٦٠، چگونه همزمان بر سير تحول حرکت هاي ناسيوناليستي نفتي در کشور تأثير گذاشته اند؟ پاسخي که به عنوان فرضيه به اين پرسش داده شده ، اين است که «ميزان عمق اجتماعي حرکت هاي ناسيوناليستي نفتي و ميزان قوت (يا ضعف ) قواعد ساختاري توليد و فروش نفت در بازار جهاني نفت ، در اين دوره زماني، از طريق تعيين اهداف و دستاوردهاي جنبش ناسيوناليسم نفتي، پنج دوره متمايز از ناسيوناليسم نفتي را در کشور به شرح زير رقم زده است : ١- دوره اول ازسال ١٣٠٠تا ١٣١٢(دوره ناسيوناليسم نفتي محدود با محوريت موازنه مثبت )؛ ٢- دوره دوم از ١٣٢٠ تا ١٣٣٢(دوره شکل گيري جنبش ملي شدن نفت با محوريت موازنه منفي )؛ ٣- دوره سوم ١٣٣٣ تا ١٣٥١(دوره تحقق صوري ملي شدن نفت در چارچوب ناسيوناليسم مثبت )؛ ٤- دوره چهارم ١٣٥٢ تا ١٣٥٧(تحقق بخشي از اهداف ملي شدن نفت )؛ ٥- دوره پنجم ١٣٥٨ تا ١٣٦٠(تحکيم ملي شدن صنعت نفت )».