چکیده:
امروزه با رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن، مدرنیزاسیون و افزایش جمعیت، مسائل و مشکلات متفاوتی در جوامع مختلف به وجود آمده است، که یکی از مهمترین این مشکلات وجود مجرمان و زندانیان است. این مسأله زمانی حادتر میگردد، که شاهد پدیده ای به نام تکرار جرم و بازگشت مجدد زندانیان به جرم و زندان باشیم. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تکرار جرم در شهر کرمانشاه است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه است. همچنین حجم نمونه در این تحقیق 150 نفر است. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین متغیرهایی چون احساس محرومیت، رضایت از زندگی، دینداری، مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی و سن به عنوان متغیرهای مستقل و تکرار جرم به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین احساس محرومیت (47/0)، رضایت از زندگی (0.44-)، دینداری (0.46-)، مشارکت اجتماعی (0.23-) و پایگاه اقتصادی (0.30-) با تکرار جرم در بین مجرمین ارتباط معنادار وجود دارد؛ اما بین متغیر سن و تکرار جرم ارتباط معناداری مشاهده نشد.
خلاصه ماشینی:
مسأله مهم اينجاست کـه هـدف از حبس و زنداني نمودن مجرم چيست ؟ آيا زندان بايد فقط براي تنبيه کردن مجرم به کار رود تا افرادي که در زندان به سر ميبرند پس از آزادي مرتکب جرم نشوند، يا هـدف آن اصـلاح و بازپروري و باز اجتماعي کردن مجرم است ؟ يا به عبـارت ديگـر هـدف ايـن اسـت کـه افـراد زنداني در مدتي که در زندان هستند اصلاح شوند، و درک کننـد کـه ارتکـاب جـرم ، عملـي اشتباه بوده است ، و نيز مهارت هايي به آنها آموخته شود تا پس از آزادي يک زندگي توأم بـا احترام به قانون را برگزينند و مرتکب جرم مجدد نشوند؟ وانگهي وظيفه جامعه در قبال افرادي که از زندان آزاد مي شوند چيست ؟ در اکثر مواقع افرادي که مرتکب بزهکـاري و جـرم مـي شـوند، از حيـث کـار، تحصـيل ، تشکيل خانواده و ...
فرض اصلي کوهن در تبيين قانون گريزي و کجرفتاري بر ايـن اسـت کـه افـراد منحـرف و بزهکار، آرمانها و اهداف مقبول اجتماعي فرهنگ جامعه را پذيرفته اند؛ ولي به علت شکسـت و يا عدم فرصت مناسب و کـافي بـراي دسـتيابي بـه اهـداف مقبـول و پسـنديده اجتمـاعي، دچـار محروميت شده و لذا آرمانهاي موفقيـت و اهـداف مقبـول و متـداول در جامعـه را بـا ارزشـها و هنجارهاي ديگري براي بدست آوردن منزلت و وجهه جـايگزين مـيسـازند و در نتيجـه خـرده فرهنگ بزهکاري بوجود ميآيد (محسني تبريزي، ١٣٨٣: ٨٣).