چکیده:
ساخت هندسی غزل های حافظ، یکی از بارزترین ویژگی های شعر حافظ است که در تحقیقات حافظ پژوهی بارها مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه درباره انسجام عمودی غزل های حافظ، دیدگاه های متفاوت و حتی متباینی طرح شده است، در مورد ساختار افقی و نظم هندسی ابیات شعر او اتفاق نظر بیشتری وجود دارد. با این همه هنوز الگوهای ساختمند حافظ در شکل بخشی به ساختار ابیات، به شکل نظام یافته تبیین و صورت بندی نشده است. این مقاله می کوشد با تکیه بر آموزه های زبان شناسی متن و شعر، وجهی از نظام ارجاعی، نشانه-شناختی و رابطه ای ابیات غزل های حافظ را نشان دهد که چگونه ساخت گرافیکی یک بیت در سطح دو مصراع، با انواع ربط های دور و نزدیک و قرینه سازهای پیدا و پنهان ساخته می شود. این مقاله به این نتیجه رسیده است که حافظ ساختار عمودی غزل هایش را در شرایطی که ساخت روایی بر شعر حاکم است یا دارای وحدت موضوع است، کاملا به خواننده نشان می دهد؛ اما در شرایط دیگر با دور کردن ساختار عمودی، ساختار افقی را با انواع رابطه های دور و نزدیک، بازی پیدا و پنهان نشانه ها و خلق ساخت های گرافیکی با تداعی ها و قرینه های رفت و برگشتی، به خواننده نزدیک می کند. در این شرایط نسبت ساختار عمودی با ساختار افقی دیالکتیکی است.
خلاصه ماشینی:
این مقاله میکوشد با تکیه بر آموزه های زبان شناسی متن و شعر، وجهی از نظام ارجاعی، نشانه شناختی و رابطه ای ابیات غزل های حافظ را نشان دهد که چگونه ساخت گرافیکی یک بیت در سطح دو مصراع ، با انواع ربط های دور و نزدیک و قرینه سازهای پیدا و پنهان ساخته میشود.
این مقاله به این نتیجه رسیده است که حافظ ساختار عمودی غزل هایش را در شرایطی که ساخت روایی بر شعر حاکم است یا دارای وحدت موضوع است ، کاملا به خواننده نشان میدهد؛ اما در شرایط دیگر با دورکردن ساختار عمودی، ساختار افقی را با انواع رابطه های دور و نزدیک ، بازی پیدا و پنهان نشانه ها و خلق ساخت های گرافیکی با تداعیها و قرینه های رفت و برگشتی، به خواننده نزدیک میکند.
غزل با توجه به امکاناتی که دارد چگونه میتواند بین ساخت عمودی و افقی تعادل ایجاد کند؟ آیا آنچه نظریه های ادبی مدرن از ساختار طولی یک غزل میفهمد، با انگاره ی ساختاری غزل گویان پیشامدرن تطبیق میکند؟ شفیعی کدکنی معتقد است : «حافظ اوج هنر خود را «نظم » میخواند و فردوسی هم در سراسر اثر عظیم خویش آن را «نظم » معرفی میکند.
» (البرزی، ١٣٨٦: ١٤) درواقع در این مقاله با طرح مفهوم ساخت گرافیکی ، ساختار عمودی کنار گذاشته نشده ؛ بلکه تأکید بر این است که رابطه ی ساختار عمودی ابیات حافظ با ساختار افقی ، رابطه ای دیالکتیکی است و این امر با ساخت گرافیکی نسبت روشنی دارد؛ به این معنی که حافظ کلیات را در نمای دور نگه می دارد، اما اجزا را جداجدا و غنی شده به خواننده نزدیک می کند.