چکیده:
این پژوهش به شناسایی مولفه های اثرگذار بعد ساختار سازمانی دانشگاه کارآفرین که در ایجاد اقتصاد دانش بنیان نقش دارند، پرداخت . روش پژوهش از نوع آمیخته و جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین در حوزه مراکز رشد در دانشگاه های آزاداستان فارس بود . نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود . در بخش کیفی 11نفر در فرایند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 976 نفر ، 277 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود که بعداز تایید روایی ، پایایی آن 83% محاسبه گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد . نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایحاد اقتصاد دانش بنیان ، 8 مولفه در بعد ساختارسازمانی شناسایی شد . در بخش کمی ، یافته ها نشان داد که مولفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با بالاترین بار عاملی ( 0/79)و مولفه تصمیم گیری به صورت غیر رسمی و شورایی با کمترین بار عاملی ( 0/68) ، از کل واریانس ها را تبیین و سایر مولفه ها به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند . همچنین الگوی نهایی پژوهش ، با شاخص های برازش ، ضرایب استاندارد مورد تایید قرار گرفت . میزان ضریب تاثیر مولفه های موجود در ساختارسازمانی دانشگاه کارآفرین در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به تنهاییبالاترین ضریب تاثیرگذاری در مولفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با 0/79 و کمترین در مولفه تصمیم گیری به صورت غیررسمی و شورایی با 68 /. بود .
خلاصه ماشینی:
مروري بر پيشينۀ پژوهش صمدي ميارکلائي و همکاران (١٣٩٣) در مطالعه اي با هدف ارزيابي شاخص هاي دانشگاه هزاره سوم (دانشگاه کارآفرين )در دانشگاه مازندران از طريق سيستم استنتاج فازي دريافتند که ويژگيها و شاخص هاي دانشـگاه کـارآفرين در دانشـگاه مازنـدران مؤلفـه هـاي چشـم انـداز، مأموريت و استراتژي دانشگاه ؛ حاکميت و اداره دانشگاه ، ساختار و طرح سازماني، چنـد رشـته اي و فرا رشته اي، قدرت نفـوذ و اسـتفاده از منـابع متنـوع ، مـديريت ذي نفعـان و ارزش هـاي جامعه ، دانش آموختگان ، انتقال دانش ، مرکز رشد، تأمين مالي مخاطرات در شرکت هاي مشتق از دانشگاه ، بين المللي سازي و در نهايت آموزش کارآفرينانه و آمـوزش سـرمايه گـذاري در سطح نامناسبي قرار دارند.
نتايج نشان مـيدهـد الگـوي دانشـگاه کارآفرين از منظر کارآفريني سازماني، شـامل مؤلفـه هـاي کيفيـت دانـش آموختگـان ، انتشـار 1 Guerrero 2 Knowledge-based economy 3 Savas B& Alkan يافته هاي علمي، جذب منابع مالي، قراردادهاي پژوهشي، ثبت اختراع ، ايجاد کسب وکارهـاي زايشي، ايجاد پارک علم و فناوري، فرهنگ سازماني کارآفرينانه ، سـاختار سـازماني منعطـف ، رويکـرد کارآفرينانـه اسـتادان ، مـديريت کـلان ، محتـواي دروس و ويژگـيهـاي دانشـجويان ميشود.
گور ٢ و همکـاران (٢٠١٦) در پژوهشـي تحـت عنـوان ارزيـابي کـارآفريني و نـو آوري در شاخص هاي دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي در کشور ترکيه با روش پيمايشي نشان دادنـد که دانشگاه براي ايجاد سيستم رتبه بندي از تفکري حمايت نموده است که خط مشي، پژوهش و مديريت آن نيازمند رويکرد اقتصاد دانش بنيان مبتني بر نوآوري در همه جوانب بوده باشد.