چکیده:
یکی از عوامل موثر بر کنش سیاسی اصلاحگران مذهبی، خاستگاه آنان است. بررسیها نشان میدهد خاستگاه رهبران اصلاحگر شیعه و اهلتسنن، کاملا متفاوت با یکدیگر است. بهطوریکه اصلاحگران شیعه دارای خاستگاه حوزوی بوده و به عنوان مرجع تقلید و زعیم شیعیان شناخته میشوند. نمونه بارز آنان میرزای شیرازی در جریان تحریم تنباکو و حضرت امام خمینی& در دوران معاصر است. درحالیکه رهبران اصلاحگر اهلتسنن عموما مطالعات حوزوی را در قالب سیستم دانشگاهی فراگرفته یا دارای خاستگاه دانشگاهی محض بودهاند. بهطور نمونه میتوان به حسن البنّا موسس اخوان المسلمین و در دوران معاصر به محمد مرسی اشاره نمود. این تفاوت خاستگاه، سبب تفاوتهایی در تحولات فکری و عملکرد این رهبران شده است. ازجمله این تفاوتها میتوان به جایگاه اصول اسلامی در تنظیم تمام برنامههای اصلاحی، افراطیگری یا عدم آن و میزان تاثیرپذیری از تفکرات غیر اسلامی اشاره نمود. در این نوشتار تلاش شده است ضمن نشاندادن تفاوت در خاستگاهها، به تفاوت در عملکردها و تحولات فکری رهبران شیعه و سنّی پرداخته شود
من العوامل المؤثرة فی العمل السیاسی للاصلاحیین الدینیین، هو المنطلق الذی یتحرک فی ضوئه کل واحد منهم. فقد أظهر البحث والتحری أن منطلق القادة الاصلاحیین الشیعة وأهل السنة یختلف تماما عن الآخر. فالاصلاحیون الشیعة لهم منطلقهم الحوزوی ویعرفون کمراجع تقلید وزعماء للشیعة. والنموذج البارز لهم هو المیرزا الشیرازی الذی کان له موقفه فی قضیة تحریم التبغ، والإمام الخمینی& فی زماننا المعاصر. هذا فی حین أن القادة الاصلاحیین لأهل السنة بشکل عام درسوا العلوم الدینیة وفقا للنظم الجامعیة، أو انهم من ذوی الخلفیة الجامعیة المحضة. ویمکن أن نشیر من باب المثال الی حسن البنا مؤسس حرکة الاخوان المسلمین، وفی الوقت الزمن المعاصر محمد مرسی. وقد کان هذا الاختلاف فی المنطلق مدعاة لاختلافات فی التحولات الفکریة وفی أداء هؤلاء القادة. ومن هذه الاختلافات یمکن الإشارة الی مکانة الاصول والمبادئ الاسلامیة فی تنظیم وصیاغة جمیع البرامج الاصلاحیة، والتطرفیة، أو عدمها، ومدی تأثرها بالأفکار غیر الإسلامیة. یهتم هذا البحث بابراز جوانب الاختلاف فی المنطلقات، وما یتمخض عن ذلک من اختلاف فی العمل والأداء والتحولات الفکریة بین القادة الشیعة والسنة.
One of the influential factors on political actions of religious reformists is
their origin. Researches indicate that the origin of Shiite and Sunni reformist
leaders are completely different. Shiite reformists have originated from
Hawza and have been known as religious authorities of the Shiite Muslims.
Their obvious example is Mirza Shirazi in Tobacco Boycott and Imam
Khomeini in the contemporary age. This is while Sunni reformist leaders
have either received their religious studies in universities or have received
only academic education. Hasan al-Banna, the founder of Ikhwan al-
Muslimin and Mohammad Morsi in contemporary times are two examples of
these leaders. The difference in origin have led to differences in the
intellectual development and performance of these leaders. Among these
differences we can refer to the position of Islamic principles in the
arrangement of all reform plans, radicalism or moderation and the extent of
influences from non-Islamic thoughts. Along with showing the difference in
the origin, this article tries to study the differences in performance and
intellectual development of Shiite and Sunni leaders.
خلاصه ماشینی:
اصلاحگری یک روحیه اسلامی است و هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است، خواه ناخواه اصلاحگر و لااقل هزار سال است که این اندیشه در میان مسلمانان (ابتدا در اهل تسنن و بعد در شیعه) راه یافته که در اول هر قرن، یک مجدد یا احیاءکننده دین ظهور خواهد کرد.
به نظر آقای خسروشاهی خاستگاه رهبران اخوان المسلمین بهعنوان نیرومندترین جنبش اصلاحگر سنی در قرن اخیر، عموما تحصیلات دانشگاهی دینی بوده است و نه تحصیلات حوزوی.
بهعنوان نمونه، امام خمینی در هنگام برگزاری همهپرسی تعیین نظام سیاسی جدید پس از انقلاب و در اوج تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و القای تضاد بین جمهوریت و اسلامیت با قاطعیت تمام اعلام کردند «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد» اما در رهبران اصلاحگر سنی به کرات دیده شده است که از آرمانها و اصول اساسی و مهم خود عقب نشینی کردهاند.
(توکلی، 1394: 208) نمونه دیگر که دلیل آن هم درواقع خاستگاه ضعیف رهبران اصلاحگر سنی است را در دلایلی مدنظر سمیر قنطار برای سست شدن مبارزان فلسطینی در دهه 1980 میتوان دید: ارزشهای اخلاقی جدیدی که بین آنها[رهبران مبارزه] شکل گرفته بود، موجب شد صفبندی میان نیروهای خودی و دشمن را از دست بدهند.
وجود افراطیگری در رهبران سنی و عدم آن در رهبران شیعه تفاوت خاستگاه رهبران اصلاحگر سبب ایجاد تفاوت عملکردی دیگری نیز بین آنها شده است.
(همان: 381) اما همانطور که قبلا گذشت این مقامات مذهبی نقشی بهعنوان رهبران اصلاحگر در جهان سنی نداشتند و رهبری جریانات اصلاحگرایانه در دست دیگرانی بود که در برخی موارد برداشتهای افراطیگری از اندیشههای آنها شده است.