چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی یادگیری محیط کار در شرکت ملّی صنایع پتروشیمی است. روششناسی پژوهش، کیفی با رویکرد نظریه زمینهای چارماز است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه، تحلیل اسناد، مشاهده و گروه متمرکز است. جامعه آماری این پژوهش شامل 350 نفر است که با روش نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه از 16 نفر از کارکنان انجام گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با رویکرد نظریه زمینهای (کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری) با استفاده از نرمافزار مکس کیودا 10 انجام شد. نتایج پژوهش 6 مقوله کلی، 17 مقوله فرعی و 42 خرده مقوله است. تحلیل یافتهها نشان میدهد که یادگیری سازندهگرایی، یادگیری ارتباطگرایی، یادگیری اجتماعی، آموزش رسمی، یادگیری از منابع اطلاعاتی و یادگیری خودراهبر بخشی از روشهای یادگیری هستند که توسط کارکنان شرکت ملّی صنایع پتروشیمی مورد استفاده قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
اگرچه، این نوع یادگیری در قالب غیررسمی انجام میشود، ولی میتوان تدابیری اندیشید که توسط اداره آموزش و تجهیز منابع انسانی شرکت ملی صنایع پتروشیمی بهصورت هدفمند پیگیری گردد.
به دلیل ماهیت پویای اغلب اطلاعات موردنیاز که میانگین استفاده سازمانی آن سالبهسال کاهش پیدا میکند (Jennings & Wargnier, 2011) و از طرفی، به دلیل سابقه کار بالای کارکنان در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، اداره آموزش و تجهیز منابع انسانی باید به طرف روشهای آموزشی مبتنی بر سازندهگرایی حرکت کند.
یادگیری ارتباطگرایی: تحلیل مصاحبهها و اسناد نشان میدهد که یادگیری ارتباطگرایی بخشی از روشهای یادگیری اثربخش و غیررسمی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است که شامل یادگیری از راه فناوری اطلاعات میشود.
بیانات مصاحبهشوندگان در این زمینه بسیار گویاست؛ "با همدیگر صحبت میکنیم و از همدیگر یاد میگیریم"، " آموزش از راه مشاهده در زمان نصب و راهاندازی" یادگیری از راه مشاوران "تبادل اطلاعات میان چهار شرکت اصلی یا مرتبط یا زیرمجموعه"، "حضور در جلسههای فنی که امکان شنیدن نقطهنظرات گروههای تخصصی مختلف در آن فراهم باشد"، "صحبتهای دوستانه از روشهای آموزشی است که بکار میگیرم"، "علاوه بر اینها، مشورت با دیگران هم کمک میکند تا از بین ایدههای متفاوت و با انجام پارهای تغییرات به الگوی مناسبی دست پیدا کنم.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که کارکنان فقط از راه آموزش رسمی یاد نمیگیرند، بلکه یادگیری اثربخش آنها از راه خودراهبر، سازندهگرایی، اجتماعی و فناوری اطلاعات است.
A Proposed Conceptual Framework of Workplace Learning: Implications for Theory Development and Research in Human Resource Development.