چکیده:
وضع آشفته حلب در قرن پنجم هجری از یک سو و تسلط نیمبند فاطمیان بر این شهر از سوی دیگر به شکلگیری نیرویی خودگردان و شبهنظامی از اهالی این شهر انجامید. این گروه که زمام اداره حلب را به دست گرفتند، به «احداث» شهرت یافتند. قدرت آنان که پیوسته ریاست شهر را در دست داشتند، پیوندی مستقیم با حکومتهای محلی منطقه داشت، چنانکه با ضعف حاکمیت بر اقتدار آنان افزوده میشد. اما با سلطه سلجوقیان و سپس حاکمیت ارتـقیان و زنگیان بر شام، قدرت احداث در نتیجه سیاست تغییر مکرر روسای شهر و انتخاب آنها از افراد خارج از حلب، رو به ضعف و نابودی گذاشت.
خلاصه ماشینی:
Keywords: Ehdāth, Aleppo, Seljukite, Damascus, Ortoghiān, Zangiān مقدمه ضعف قدرت سياسي و تقويت حکومت هاي محلي در شهر حلـب در سـدٔە پـنجم هجـري، موجـب برآمدن قدرتي سياسي ـ اجتماعي موسوم به احداث در اين شـهر گرديـد.
تسـلط بـر شهرهاي شام در اين برهۀ زماني ميان حکومت هاي محلي و احداث به عنوان يکي از گروههاي شـهري کـه براي مقابله با متجاوزان ميکوشيدند، تقسيم شده بود (١٢٢ ,Kamal S.
از اين رو، در سال ٤٢٣ق نصر با همراهي بزرگان حلب سالم بـن مسـتفاد را دسـتگير و عدهاي از احداث را سرکوب کرد (ابن عديم ، ١٤١/١).
در سـال ٤٣٤ق ثمـال بـا کمـک احـداث، حکومـت بنيمـرداس را اعـاده کـرد (ابن عديم ، ١٤٦/١ـ١٤٧)؛ اما در پي فشار فاطميان و اختلاف ميان امراي بنيمرداس، ثمال در سال ٤٤٩ق اين شهر را به نمايندٔە مستنصر فاطمي، ابن مـُلهم ، واگذار کرد (ابن قلانسي، ٨٦؛ ابن خلدون، ٣٩٠/٣).
تسلط احداث بر اوضاع سياسي حلب در نيمۀ دوم قرن پنجم هجري سرزمين شام از يک سو بـه عنـوان محلـي بـراي درگيـري و رقابـت بـين فرمانروايان سلجوقي و اتابک هاي ترکمان و از سوي ديگر، محلي براي نفوذ فاطميان به منظـور بازگردانـدن سلطۀ خود بر آن بود.
تحکيم قدرت احداث بر حاکميت حلب پس از مرگ مسلم بن قريش به دليل آشفتگي اوضـاع سياسـي، احـداث بـه رهبـري ابن حتيتـي در سـال ٤٧٨ق علاوه بر رياست شهر، حکومت شهر حلب را نيز در اختيار گرفتند (غـزي، ٧٤/٣).
ابن حتيتي براي توجيه عملکرد خود بيان کرد: «سلطان در نزديکي حلب است و تسليم آن به ديگري را منع کرده است » ؛ اما تتش با ايـن جـواب قـانع نشـد و بـه سـپاهيانش دسـتور داد حلـب را محاصره کنند.